عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : یک شنبه 21 آبان 1396
بازدید : 533
نویسنده : آوا فتوحی
تاریخ : شنبه 17 بهمن 1394
بازدید : 554
نویسنده : آوا فتوحی

آموزش تحریرهای آوازی در موسیقی سنتی ایران

سر شناسه: اصول آموزشی تحریرهای آوازی در موسیقی سنتی ایران اثری دیگر از مجموعه آثار نویسنده و شاعر، موسیقی دان، مترجم و هنرمند نامی معاصر شهر و دیارمان بانو آوا رضایی(فتوحی) است. این کتاب در قطع رقعی و تنها در ۳۲ صفحه، همراه با جدول ها و نمودارها در چاپ اول به سال ۱۳۹۰ توسط نشر آیریک تهران در ۱۵۰۰ شماره و همراه با شمارگان ملی، دیوئی و کنگره و شابک منتشر گردیده و طراحی جلد اثر بر عهده سمانه پیش بین بوده و صفحه آرایی این اثر را نگار طاهونی انجام داده است. مؤلف گرامی کتاب خود را به اساتید و پیشکسوتان موسیقی سنتی ایران تقدیم داشته است.
مقدمه: در بخشی از مقدمه ای کتاب می خوانیم: «آموزش و تدریس ردیف آوازی سنتی ایران، مدت هاست سینه به سینه از اساتید بزرگوار به هنر جویان علاقه مند این رشته منتقل گردیده است. ما برآن شدیم تا جهت سهولت بیشتر هنرجویان و اساتید چگونگی روش فراگیری تحریرهای آوازی (چهچهه) و تحریرهای زینتی در موسیقی سنتی ایران، روش ساده و قابل دسترس تری را مدون ساخته در قالب لوح فشرده و کتاب به علاقه مندان ارائه نماییم. متذکر می شوم هنر جویان
می بایست قبل از رفتن به کلاس اساتید جهت یادگیری ردیف آوازی، تمرینات این لوح فشرده را با توجه به کتاب انجام داده تا حنجره خود را آماده سازند. لازم به ذکر است که این تمرینات را روزانه ۲۰ تا ۳۰ دقیقه، آن هم پس از ۵ دقیقه تمرین یک ساعت یا بیشتر استراحت نمایند تا به تارهای صوتی فشار و صدمه وارد نیاید (خصوصاً هنگام تمرین بم خوانی و زیر خوانی) سعی کنید همیشه حنجره خود را مرطوب نگه دارید و از خوردن غذاهای چرب، ترش، نوشابه های گاز دار و غذاهایی که به آن حساسیت دارید تا حد امکان اجتناب نموده و در هوای زیاد سرد و زیاد گرم نخوانید و از آب زیاد سرد و زیاد گرم استفاده نکنید.... ». کتاب همراه با سی دی آموزشی بوده و علاقه مندان به هنر موسیقی خاصه خوانندگی و آواز را به خوبی با شیوه های آواز به ویژه آوازهای سنتی آشنا می سازد. این اثر گرچه کم حجم و کم صفحه است؛ اما پرمحتوا و غنی است و راهگشای خوبی است برای ورود مبتدیان؛ به ویژه کسانی که از هنر و نعمت صدای خوش برخورد دارند و قصد خوانندگی دارند.
سخن پایانی؛آوا رضایی کیست؟
آوا رضایی (فتوحی) مجموعه آثاری در حوزه های گوناگون دارد و علاوه بر شاعری، نویسنده و مترجم قابلی است. فتوحی دستی نیز بر موسیقی و هنرهای زنانه دارد و در گویندگی نیز موفق است. او متولد به سال ۱۳۴۰  و تحصیلاتی در حوزه تربیت بدنی دارد. مادر وی شیرازی و پدرش کازرونی است؛ اما مدت زمان زیادی است که در شیراز ساکن است و چند سالی از عمر خود را در اصفهان و تهران سپری کرده است. ترجمه داستان های کتاب پری افسانه ای از او قابلیت تبدیل شدن به انیمیشن را دارد. وی در حوزه موسیقی نیز سوابق، فعالیت ها و اظهار نظراتی صائب دارد. آثار تألیفی و مقالات یا نوشتارهای وی در نشریات و جرائد گوناگون کشوری و استانی معرفی یا درج شده است. او از جلمه بانوان پرکار و پر مشغله در حوزه های فرهنگی، ادبی و هنری است و این گونه امور را برای سرگرمی و تفنن انجام نمی دهد، بلکه از سر سوز و جوشش و علاقه انجام می دهد و در این مسیر به فکر مال اندوزی نیست؛ چراکه در ورود به عرصه های هنر، ادبیات و فرهنگ ثروت و کسب درآمد و معیشت معنا ندارد. او با شور و علاقه خاص به برپایی مجالس فرهنگی و ادبی و هنری اهتمام می ورزد و همواره مورد عنایت بزرگانی از این عرصه بوده و هست. نقدهایی زیبا بر آثار و سروده های شاعران معاصر همچون ایرج صف شکن و ایرج زبر دست و... دارد. مقالات موسیقایی این بانوی خوش ذوق و قریحه که در عرصه هنر موسیقی است و چاپ مقالات مرتبط با مسائل اجتماعی و از جمله خانواده حقیقتاً خواندنی است. روزنامه های فرهیختگان، کیهان، آفتاب یزد، اطلاعات، تماشا، سبحان، خبر جنوب، عصر مردم، سلمان، طلوع، نیم نگاه و... به درج مقالات و آثار نوشتاری وی می پردازند. به نوعی که وی را باید یکی از فعالان رسانه ای و مطبوعاتی استان نیز دانست. در پایان این معرفی ضمن قدردانی از تلاش های فرهنگی، خدمات اجتماعی و هنری و زحمات وی در عرصه آموزش های گوناگون به بانوان و نوجوانان، توفیقاتشان را در تداوم اقدامات تألیفی و نوشتارهای سودمندشان از درگاه احدیت خواستارم.



:: موضوعات مرتبط: مقاله ها ی آوا در روزنامه ها , ,
:: برچسب‌ها: شعر , آوا , شاعر , کتاب , ترجمه , تالیف , روزنامه , وب , سایت , نیم نگاه , موسیقی , سی دی , ایران , شهر موسیقی , ,
تاریخ : یک شنبه 5 مهر 1394
بازدید : 578
نویسنده : آوا فتوحی

 

داستان موسیقی ایران، داستانی است پر از فراز و نشیب و در این میان آنچه ما را به مبدا پیدایش این هنر نزدیك می‌كند كشف نی‌های استخوانی مربوط به هزاره‌های قبل از میلاد است كه در نوع خود ابتدایی‌ترین و اولین نمونه‌های سازهای موسیقی محسوب شود، شادروان حسن مشحون معتقد است، از زمانی كه بشر توانست انفعالات درونی خود را به وسیله‌ صدا نمایش دهد و وزن را از صداهای منظم و مختلف طبیعت به دست آورد، موسیقی را به وجود آورد زیرا جهان پر از اصوات است و عالم خلقت بر توازن و انتظام استوار است.
چون تشخیص موزون از غیر موزون در طبیعت بشر است ، و هر چیز موزون مطابق طبع انسان است . آواز ، رقص ، شعر كه هر سه موزونند و مورد پسند بشر ؛ از همان دوران قدیم به صورت آداب و رسوم جزو زندگی ملل دنیا درآمدند ؛ با پیشرفت تمدن و با اختراع آلات و ادوات موسیقی بشر از نواهایی كه در ذهنش حالت دلپذیر ایجاد می كرد تقلید نمود و با سرودهای مذهبی به نیایش رب النوع ها پرداخت و موسیقی را ركن اصلی دین قرار داد و از رقص و آوازهای ضربی و غیر ضربی در جشن و سرور و مراسم مذهبی خود استفاده نمود. پس ریشه موسیقی به عهد كهن ارتباط دارد، موسیقی صوتی با سخن به وجود آمده است و در واقع همان روزی كه انسان توانست برای نخستین بار خوشی‌ها و رنج‌های خود را با صدا نمایش دهد، مبدا موسیقی است.

سرگذشت هنر ایران از جمله موسیقی آن را می توان به دو بخش تقسیم كرد :

دوره نخست : از آمدن نژاد آریایی به سرزمین ایران تا پایان دوره ساسانی

دوره دوم : از طلوع اسلام تا عصر حاضر

در مورد دوره نخست ، آنچه درباره اندیشه ، عواطف و احساسات هنر آریائیان گفته می شود به سبب فقدان آثار مدون و اسناد معتبر به ناگزیر مبنی بر حدس و گمان خواهد بود ، اكنون بیشتر اطلاعات ما از ایران قدیم غیر از روایات دانشمندان و مورخین شرقی و ادبای دوره اسلامی و اندكی از كتب ایران پیش از اسلام كه از اواخر عهد ساسانی باقی مانده ، از منابع خارجی و تحقیق و تتبع شرق شناسان است.

هیچ ملتی بدون اقتباس و استفاده و یاری جستن از دیگران نتوانسته به درجات عالی از تمدن دست یابد و هر ملتی بنابر نیازها و شرایط محیطی خویش و با اندیشه و ذوق و توانائی های خود چیزهائی بوجود آورده كه در طول زمان در نتیجه برخورد و ارتباط و در آمیختن با ملت های دیگر ، به دیگران منتقل شده است. ایرانیان از ملت هائی هستند كه در این اقتباس و تصرف در آن توانائی و ذوق و پسند خود را در طول تاریخ به ثبوت رسانیده و آن چه را اخذ كرده اند به صورتی بهتر و خوشایندتر در آورده و بدان رنگ ملی داده اند.

ابن خلدون نیز پیرامون اهمیت دادن سلسله‌های تاریخی ایران به موسیقی می‌نویسد: موسیقی نزد ایرانیان پیش از اسلام مطلوب و محبوب بود و رواج بسیار داشت. پادشاهان توجه و علاقه‌ی زیادی به اهل موسیقی مبذول می‌نمودند و خنیاگران و موسیقیدانان را در دربار سلاطین ایران منزلت و مقامی بس ارجمند بوده است.

برای روشن شدن این موضوع و با توجه به آمیزش و ارتباط ملت های متمدنی كه در قلمرو هخامنشیان می زیستند و دیگر مللی كه به ایران ارتباط داشتند ؛ ابتدا در مورد تمدن هائی صحبت خواهیم كرد كه از لحاظ هنر موسیقی دارای غنای فرهنگی بوده اند.

تمدن سومری : سومری ها دارای تمدن كهن بودند ؛ و اسباب و آلات موسیقی كه در حفاری های سرزمین كلده و شهر اور كشف شده تا حدودی سابقه و ریشه موسیقی آسیا به ویژه مردم آسیای غربی را روشن كرده است. در داخل آرامگاه یكی از پادشاهان سومری نقش برجسته ای است كه یك نوازنده چنگ و زنی را در حال رقص نشان می دهد ، نیز در كاوشهای انجام شده در اور دو ستون كشف شده كه بر آن آهنگ موسیقی نقش شده است. از وسایل مرسوم در این تمدن می توان طبل و چنگ و نی را نام برد.

تمدن كلده (بابل جدید) : این تمدن نسبت به ملل همسایه سمت مربی داشته و ملل قدیم از علوم و صنایع و هنر آنان برخوردار بوده اند ، از آثار بدست آمده در حفاری ها و تحقیقات دانشمندان معلوم گردیده كه اسباب و آلات موسیقی این دوره عبارت بودند از نی ، فلوت ، شیپور ، عود ، طبل و قانون.

در مورد ادوات موسیقی دوران‌های هخامنشی و پیش از اسلام نیز ، از سازهایی چون نقاره، شیپور، نی، بربط، تنبك، كوس، كرنای، سرنا، دمامه، خم، جلجل و گاودمن نام برده شده است.

به عنوان نمونه در شاهنامه می‌خوانیم :
خروش آمد و ناله كرنای برفتند گردان لشكر ز جای

یا منوچهری می‌گوید :
ز فریاد خرمهره و گام دم الاله بر امد ز رویینه خم

در یك تجزیه و تحلیلی كلی ،اطلاعاتی كه شاهنامه از ابزارهای موسیقی دوران‌های تاریخی و اسلامی به ما منتقل می‌كند به مراتب بیشتر از سایر منابع تاریخی است چرا كه فردوسی با توجه به سرایش شاهنامه در وزن حماسی در پیروزی ایرانیان سازهای شاد و مناسب و در جنگ‌ها موسیقی عزا و سوگ‌ها را به كار می‌برد.

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: موسیقی , تاج , روزنامه , خبر , طلوع , نیم نگاه , عصر , آواز , پیشکسوتان , جماسی , فردوسی , جنگ , شاهنامه , ,
تاریخ : چهار شنبه 3 تير 1394
بازدید : 888
نویسنده : آوا فتوحی

 

دوره دوم : از طلوع اسلام تا عصر حاضر

در مورد دوره نخست ، آنچه درباره اندیشه ، عواطف و احساسات هنر آریائیان گفته می شود به سبب فقدان آثار مدون و اسناد معتبر به ناگزیر مبنی بر حدس و گمان خواهد بود ، اكنون بیشتر اطلاعات ما از ایران قدیم غیر از روایات دانشمندان و مورخین شرقی و ادبای دوره اسلامی و اندكی از كتب ایران پیش از اسلام كه از اواخر عهد ساسانی باقی مانده ، از منابع خارجی و تحقیق و تتبع شرق شناسان است.

هیچ ملتی بدون اقتباس و استفاده و یاری جستن از دیگران نتوانسته به درجات عالی از تمدن دست یابد و هر ملتی بنابر نیازها و شرایط محیطی خویش و با اندیشه و ذوق و توانائی های خود چیزهائی بوجود آورده كه در طول زمان در نتیجه برخورد و ارتباط و در آمیختن با ملت های دیگر ، به دیگران منتقل شده است. ایرانیان از ملت هائی هستند كه در این اقتباس و تصرف در آن توانائی و ذوق و پسند خود را در طول تاریخ به ثبوت رسانیده و آن چه را اخذ كرده اند به صورتی بهتر و خوشایندتر در آورده و بدان رنگ ملی داده اند.

ابن خلدون نیز پیرامون اهمیت دادن سلسله‌های تاریخی ایران به موسیقی می‌نویسد: موسیقی نزد ایرانیان پیش از اسلام مطلوب و محبوب بود و رواج بسیار داشت. پادشاهان توجه و علاقه‌ی زیادی به اهل موسیقی مبذول می‌نمودند و خنیاگران و موسیقیدانان را در دربار سلاطین ایران منزلت و مقامی بس ارجمند بوده است.

برای روشن شدن این موضوع و با توجه به آمیزش و ارتباط ملت های متمدنی كه در قلمرو هخامنشیان می زیستند و دیگر مللی كه به ایران ارتباط داشتند ؛ ابتدا در مورد تمدن هائی صحبت خواهیم كرد كه از لحاظ هنر موسیقی دارای غنای فرهنگی بوده اند.

تمدن سومری : سومری ها دارای تمدن كهن بودند ؛ و اسباب و آلات موسیقی كه در حفاری های سرزمین كلده و شهر اور كشف شده تا حدودی سابقه و ریشه موسیقی آسیا به ویژه مردم آسیای غربی را روشن كرده است. در داخل آرامگاه یكی از پادشاهان سومری نقش برجسته ای است كه یك نوازنده چنگ و زنی را در حال رقص نشان می دهد ، نیز در كاوشهای انجام شده در اور دو ستون كشف شده كه بر آن آهنگ موسیقی نقش شده است. از وسایل مرسوم در این تمدن می توان طبل و چنگ و نی را نام برد.

تمدن كلده (بابل جدید) : این تمدن نسبت به ملل همسایه سمت مربی داشته و ملل قدیم از علوم و صنایع و هنر آنان برخوردار بوده اند ، از آثار بدست آمده در حفاری ها و تحقیقات دانشمندان معلوم گردیده كه اسباب و آلات موسیقی این دوره عبارت بودند از نی ، فلوت ، شیپور ، عود ، طبل و قانون.

در مورد ادوات موسیقی دوران‌های هخامنشی و پیش از اسلام نیز ، از سازهایی چون نقاره، شیپور، نی، بربط، تنبك، كوس، كرنای، سرنا، دمامه، خم، جلجل و گاودمن نام برده شده است.

به عنوان نمونه در شاهنامه می‌خوانیم :
خروش آمد و ناله كرنای برفتند گردان لشكر ز جای

یا منوچهری می‌گوید :
ز فریاد خرمهره و گام دم الاله بر امد ز رویینه خم

در یك تجزیه و تحلیلی كلی ،اطلاعاتی كه شاهنامه از ابزارهای موسیقی دوران‌های تاریخی و اسلامی به ما منتقل می‌كند به مراتب بیشتر از سایر منابع تاریخی است چرا كه فردوسی با توجه به سرایش شاهنامه در وزن حماسی در پیروزی ایرانیان سازهای شاد و مناسب و در جنگ‌ها موسیقی عزا و سوگ‌ها را به كار می‌برد.

كهن ترین آثار شعر و موسیقی نژاد آریا :



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: موسیقی , تاج , روزنامه , خبر , طلوع , نیم نگاه , عصر , آواز , پیشکسوتان , جماسی , فردوسی , جنگ , شاهنامه , ,
تاریخ : چهار شنبه 3 تير 1394
بازدید : 739
نویسنده : آوا فتوحی

 

داستان موسیقی ایران، داستانی است پر از فراز و نشیب و در این میان آنچه ما را به مبدا پیدایش این هنر نزدیك می‌كند كشف نی‌های استخوانی مربوط به هزاره‌های قبل از میلاد است كه در نوع خود ابتدایی‌ترین و اولین نمونه‌های سازهای موسیقی محسوب شود، شادروان حسن مشحون معتقد است، از زمانی كه بشر توانست انفعالات درونی خود را به وسیله‌ صدا نمایش دهد و وزن را از صداهای منظم و مختلف طبیعت به دست آورد، موسیقی را به وجود آورد زیرا جهان پر از اصوات است و عالم خلقت بر توازن و انتظام استوار است.
چون تشخیص موزون از غیر موزون در طبیعت بشر است ، و هر چیز موزون مطابق طبع انسان است . آواز ، رقص ، شعر كه هر سه موزونند و مورد پسند بشر ؛ از همان دوران قدیم به صورت آداب و رسوم جزو زندگی ملل دنیا درآمدند ؛ با پیشرفت تمدن و با اختراع آلات و ادوات موسیقی بشر از نواهایی كه در ذهنش حالت دلپذیر ایجاد می كرد تقلید نمود و با سرودهای مذهبی به نیایش رب النوع ها پرداخت و موسیقی را ركن اصلی دین قرار داد و از رقص و آوازهای ضربی و غیر ضربی در جشن و سرور و مراسم مذهبی خود استفاده نمود. پس ریشه موسیقی به عهد كهن ارتباط دارد، موسیقی صوتی با سخن به وجود آمده است و در واقع همان روزی كه انسان توانست برای نخستین بار خوشی‌ها و رنج‌های خود را با صدا نمایش دهد، مبدا موسیقی است.

سرگذشت هنر ایران از جمله موسیقی آن را می توان به دو بخش تقسیم كرد :

دوره نخست : از آمدن نژاد آریایی به سرزمین ایران تا پایان دوره ساسانی



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: شجریان , شهیدی , موسیقی , آهنگ , اساتید , ایران , رادیو , تلویزیون , باربد , جامعه , گلها , ارکستر , ملی , ساسانی , آریایی , کهن , عهد , جهان , اصوات , ,
تاریخ : شنبه 23 خرداد 1394
بازدید : 604
نویسنده : آوا فتوحی
تاریخ : شنبه 23 خرداد 1394
بازدید : 563
نویسنده : آوا فتوحی

محمدرضا شجریان در «شب عبدالوهاب شهیدی» گفت: شهیدی یک اعتبار و یک منش انسانی و بزرگوارانه در موسیقی ما است. هرجا شهیدی بود، بالاترین عنوان هنر را داشت. چه در جشن‌ها، چه در گلها و چه در حضور مردم، من همیشه پشت سر این نازنین، خودم را پنهان می‌کردم و از او یاد می‌گرفتم که رفتار هنری باید چگونه باشد.

با «سایه‌»ی عزیز بارها و بارها درباره‌ی این بزرگمرد صحبت کردیم و سایه چقدر با عشق و احترام از عبدالوهاب شهیدی یاد می‌کرد. یک احترامی بین ما برقرار بود که کسی متوجه آن نمی‌شد؛ اما وجود داشت و وجود دارد. از وقتی که من در رادیو بودم، مخصوصا از زمانی که جناب سایه به آنجا تشریف آوردند و برنامه‌ی گلهای تازه و گلچین هفته را تهیه کردند، همیشه سایه به سایه در کنار ایشان بودم، چه با گروه استاد بزرگوار فرامرز پایور که حق بزرگی به گردن من دارد و چه در کنار محمدرضا لطفی و گروه شیدا، ارکستر گلها، جناب فخرالدینی و دیگر گروه‌هایی که در رادیو بودیم.

خوب یادم هست که جشن هنرها همیشه شب اول با صدای عبدالوهاب شهیدی و گروه استاد پایور آغاز می‌شد و ما آنجا نظاره‌گر بودیم و از هنرهای این بزرگمرد استفاده می‌کردیم. موقعی که به‌تازگی کار را در خدمت آقای مهرتاش شروع کرده بودم، ایشان با احترام بسیار از عبدالوهاب شهیدی یاد می‌کرد و عشق و علاقه‌ی شدیدی بین ایشان و آقای شهیدی بود.

جناب مهرتاش می‌گفت که شهیدی اعتبار سازمان هنری‌شان «جامعه باربد» است. استاد مهرتاش، با پشتکار و عشق به این جامعه توجه داشت. تئاتر و موسیقی در آنجا ارائه و تدریس می‌شد و ایشان بارها و بارها از آقای شهیدی با خاطرات خوب یاد می‌کردند.

باید دعا کنیم سایه‌ی شهیدی بر سر ما بماند،  با عرض احترام نسبت به این پیشکسوت بزرگ و پیر دیر ما که سایه‌شان بر سر ما هست و باید دعا کنیم که همیشه بر سر ما بماند و سایه‌ی نازنین که حق بزرگی بر گردن موسیقی و شعر ما دارند و چه روزگارانی که ما با هم داشتیم و داریم، مخصوصا وقتی من، مرحوم لطفی و جناب سایه سه نفری در کنار هم بودیم و آن دوران، اتفاقات خوبی می‌افتاد. جای لطفی خیلی در اینجا خالی است. یادش بخیر. چه زود رفت و باور نمی‌کردیم که لطفی آنقدر زود ما را ترک می‌کند  می‌رود.

 امیدواریم عزیزانی که هستند سایه‌شان به سر ما باشد. استاد هوشنگ ظریف، هنرمند محجوب و با حیایی که کمتر صحبت می‌کند و وقتی که دست به ساز می‌برد حرف دلش را می‌زند و حسن ناهید هم در این مراسم هستند. ما همه خاطراتی با هم داشتیم. خاطراتی مشترک با عبدالوهاب شهیدی. ما همه در کنار هم بودیم. امیدوارم این ارتباطات دوباره باشد؛ این استادان و بزرگان سایه‌شان بر سر هنرمندان امروز باشد و هنرمندان امروز هم قدر این بزرگان را بدانند.

شجریان در پایان سخنانش خطاب به مدیرمسوول مجله‌ی «بخارا» گفت:از علی دهباشی عزیز تشکر می‌کنم که می‌دانم سال‌ها است با دست خالی بخارا را نگه داشته است. یادم هست که هیچ بودجه‌ای نداشت و این مرد با پشتکار ادامه داد و تا الان بخارا را نگه داشته است و بزرگان را دوباره به جامعه یادآور می‌شود. او برنامه‌های ارزنده‌ای برگزار می‌کند و امیدوارم تنش همیشه سالم باشد.

 



:: برچسب‌ها: شجریان , شهیدی , موسیقی , آهنگ , اساتید , ایران , رادیو , تلویزیون , باربد , جامعه , گلها , ارکستر , ملی , ,
تاریخ : شنبه 16 خرداد 1394
بازدید : 531
نویسنده : آوا فتوحی
تاریخ : یک شنبه 3 اسفند 1393
بازدید : 604
نویسنده : آوا فتوحی
تاریخ : جمعه 23 بهمن 1393
بازدید : 629
نویسنده : آوا فتوحی
تاریخ : جمعه 10 بهمن 1393
بازدید : 664
نویسنده : آوا فتوحی
تاریخ : دو شنبه 29 دی 1393
بازدید : 514
نویسنده : آوا فتوحی
تاریخ : جمعه 7 آذر 1393
بازدید : 578
نویسنده : آوا فتوحی
دوستداران مطالعه و پژوهش در تاريخ موسيقي ايران مي دانند كه منابع و مراجع اين رشته از تاريخ و فرهنگ و هنر ايراني بسيار محدودند و تاكنون چند كتاب در اين مورد منتشر شده، از جمله سرگذشت موسيقي ايراني تأليف روح ا... خالقي و تاريخ موسيقي ايران تأليف حسن مشحون كه تنها منابع مهم و موجود در اين زمينه اند كه البته بيشتر توصيفي اند و به شرح احوال هنرمندان موسيقي ايران پرداخته اند .
گروهي وقت خود  را صرف شنيدن آهنگ هاي بازاري بي محتوا مي كنند
كه اين آهنگ ها سست و بي پايه اندو با گذشت زمان كوتاهي از بين مي روند ولي در موسيقي سنتي ايران نغمه هايي وجود دارد كه درطول نسل ها، سينه به سينه حفظ شده و مانند قطعه جواهري به تدريج صيقل و تراش يافته اند از حدود قرن هشتم پيش از ميلاد اقوامي در مناطق غرب فلات ايران مستقر شدند كه ازآرياييان بودند كه عقايد خودرا در سروده هاي كهن و دا به جاي نهادند موسيقي از  وسايل اوليه ارتباطات تلقي مي شد و كاربرد آن در فرهنگهاي كهن و در مراسم عبادي و مراسم پرستش در لوحه ها و  حجاريها منعكس شده است، و نوع ديگر موسيقي همراه با اجراي رقص براي رفع دلتنگي و رهايي از افسردگي به ويژه جشن ها و مراسم جمعي بوده است كه البته موسيقي سنت ودايي هند از بعضي صداها و آهنگ ها به عنوان پديده ملكوتي و معنوي سخن رفته است و اين موسيقي جزء فرايض مذهبي و مراسم عبادي محسوب مي شده است.
ولي در كتاب گاه(سرود)قديمي ترين بخش اوستا كه اين سرودها هنگام نيايش اهوار مزدا خوانده مي شد و سازهايي كه سرودها را همراهي مي كردند، طبل، سنج-دف-بوق، شيپور چنگ و نوعي عود بود و فنيقي ها و ايلامي ها كه به تبعيت امپراطوري ايران درآمدند با موسيقي آشنا بودند. موسيقي در عصر باستان و همراه ساير رسوم اجتماعي بكار رفته مثلاً در مراسم جشن ها، عمليات جنگي -اجراي آهنگ هاي محلي در نقش برجسته هاي ايلامي، آشوري و همچنين نقش برجسته اي از شوش كه در موزه نگهداري مي شوند نشان داده كه نوازندگان از دف و چنگ و طبل و تنبور دسته بلند استفاده ميكردند.خوانندگان، رامشگران و خنياگران در دستگاه حكمرانان ايران باستان مانند مادها و هخامنشيان بودند و مورخان يوناني از بكاربردن دهل و شيپور بربط و تنبور را كه يونانيان از ايرانيان ياد گرفته اند ياد مي كنند.
دردوره ساساني صحنه هاي بزرگي بر روي سنگ حجاري شد، كه نشان ميدهد خوانندگان زن براي حفظ وزن دست مي زدند و از سرنا وعود و دف و شيپور و طبل بزرگ و همچنين از عود هندي-تبور كوچك-چنگ-زنگ-تنبك استفاده مي كردند و از خوانندگان زني كه صداي تيزتر داشتند استفاده مي كردند.‌يكي از باستاني ترين شيوه توليد اصوات موسيقيايي آواز است كه در دوره خسرو پرويز(سلطنت از 590-628 م) از مردي خواننده به نام نكيسا ياد شده كه نظامي هم در منظومه خسرو شيرين از او ياد كرده است. از نوازندگان سركش و رامشگر جوان تري به نام باربد نام برده شده است كه هر دو از رامشگران خسرو پرويز بودند كه بخصوص باربد بزرگترين نوازنده عصر خسرو پرويز است و تجمل دردربار ساسانيان باعث رونق موسيقي درآن دوره شد. در عقايد مزدك شادي و موسيقي نزد خدا محترم بود و نغمه هاي چكاوك، خسرواني، نوروز بزرگ و كوچك، خارا، جامه دران، زيرافكن، نهفت هنوز جزو دستگاه هاي موسيقي ايراني از آن زمان باقي مانده است. نقش طاق بستان و همچنين ظرف طلا و نقره هاي كه حكاكي شده و نوازندگان همه از آثار دوره ساساني است.‌
در زمان كوروش و داريوش اول از موسيقي نظامي و همچنين از موسيقي در مراسم ورزشي و مراسم شكار و مراسم رسمي در اعياد و جشن ها و عروسي ها استفاده مي شد.
مهدي و ابراهيم از خلفاي عباسي به موسيقي پرداختند و آواز را فرا گرفتند در دوره خلفاي عباسي از جمله هارون الرشيد و پسرانش امين و مأمون موسيقي رواج يافت.
در دربار هارون دسته اي از خوانندگان و عودنوازان دختر را تربيت مي كردند و اسحاق موصلي از موسيقي دانان مشهور آن عهد است و مادرش خواننده آن زمان بود و يكي از شاگردان اسحاق بنام زرياب بدانجا رسيد كه پايه گذار موسيقي اندلس گرديد.‌
در آن ناحيه به ترويج موسيقي و آواز پرداخت و فرزندان او موسيقي دانان سرشناسي شدند زرياب براي عود مضرابي از ناخن عقاب ساخت كه قبلاً مضراب ها چوبي بودند و از كارهاي ابتكاري او افزودن سيم پنجم به عود بود. زرياب در مورد تعليم آواز سه مرحله: ‌
1-‌ تعليم وزن 2- تعليم ملودي يا آهنگ 3- تعليم تحريرهاي مناسب و زينت هاي آواز را مطرح كرده بود.‌
ابوبكر محمدبن رازي متولد شهر ري
درجواني از رامشگران عود بود و كتاب في الجمل الموسيقي را نوشت و پس از تحصيل طب در بغداد كتاب هاي رازي او قرن ها در دست اطباي اروپايي جزو كتاب درسي شان بود و رودكي هم در دوره ساماني چنگ و عود مينواخت.‌
ابونصر فارابي
كتاب الموسيقي الكبير او بزرگترين كتاب هايي است كه تا اين زمان راجع به موسيقي نوشته شد، و گامي كه فارابي در كتابش مطرح كرده بودند قرن ها بعد آهنگسازي آلماني بنام باخ پيشنهاد كرد و امروزه به نام گام باخ مشهور است. فارابي در كتابش موسيقي را جزئي از رياضيات مي داند و ميگويند:برخي  از معاني موسيقي از معلومات بديهي برخي از علم طبيعي و برخي از صناعت هندسه و علم حساب هستند.‌
ابن سينا
بعد از فارابي ابن سينا كه اهل بخارا بود، بزرگترين نويسنده موسيقي بود او دو رساله به زبان عربي درباده ي موسيقي نوشت كه يكي جزوكتاب شفا و مبسوطتر است و ديگري در كتاب نجات آمده است كه تعريف صدا، تعريف موسيقي، صداهاي زير و بم-اجناس صدا و انواع آن- نوعي است براي موسيقي وزن خواني، وزن هاي شعر و تاليف آهنگ است را يادآور شده است.


:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: موسیقی , پیشکسوتان , دانشمندان , رساله , سبک , ساز , باب , اسلام , موسیقی اسلامی , خیام , خواجه نصیرالدین طوسی , مولانا جلال الدین بلخی , آوا , میرزاعبدالله , ,
تاریخ : سه شنبه 28 مرداد 1393
بازدید : 471
نویسنده : آوا فتوحی

موسیقی ایرانی تنها یک سنت موسیقایی نیست، تنها یک فرهنگ غنی و ریشه دار و کهنسال نیست، بلکه در عین حال نموداری دقیق و روشن از یک تمدن دیرپا و ماندگار است که طی هزاران سال در دل این جغرافیای رنگارنگ شکل گرفته است و من در تمام طول زندگی ام و در بیش از نیم قرن حضورم در عرصه موسیقی ایرانی، همیشه و در همه حال کوشیده ام تا نه فقط پاسدار ارزش ها، اصول و شکوه و عظمت این سنت موسیقایی ، نه فقط مفسر این فرهنگ غنی بلکه پاسدار این تمدن باشم. موسیقی ایرانی همیشه و در هر حال، بازتاب دهنده جلوه های مختلف این تمدن کهنسال و رنگارنگ بوده است، بازتاب دهنده معماری و مهندسی ایرانی در دل خاک و خشت و لعاب و آرامش و سکوت و خلوص و خلوت انسی که در آن موج می زند و از انسانی گفته است که این در این خانه های دلباز و روشن رو به نور، در دل حضور دایمی طبیعت و خورشید و آب ، در جست و جوی لحظه ای آرامش و آسایش و خلوت و مهربانی بوده است. موسیقی ایرانی بازتاب دهنده شعر و ادب غنی و کهنسال این سرزمین و نظم دقیق و مهندسی شده حیرت انگیزش بوده که در تمام طول تاریخ پربارش از خنیاگران کهن تا همه آن شاعران درخشان و گذر از همه پیچ و خم های تاریخ ، تنها نمایش دهنده حیرت انسان این مرز و بوم از زیست در جهان بود و از پرستش و حمد و ثنای خالق و خلق و آواها و نواهای موسیقی ایرانی هم چیزی جز ستایش حضور در این جهان و حیرت و بهت و ستایش از این نظم و تکامل نیست. هنرمند ایرانی ، برعکس هنرمند غربی، فردیت اش یعنی مایه رسیدن و خلق و آفرینش هنری را همیشه در حیرت از کشف و شهود این جهان با نظم و اصول صرف کرده است. موسیقی ایرانی، جشن و شور درک این حیرت، این کشف و شهود، این شکوه و عظمت است.
من در تمام طول این نیم قرن کوشیدم تا این سنت ریشه دار خنیاگری ایرانی را با همه زوایا و گوشه ها، همه غنا و عظمت و تنوعش حفظ کنم و پاس بدارم و سپس آن را به آیندگان منتقل کنم. کوشیدم که این سنت خنیاگری را که در عمق این تمدن کهنسال ریشه دارد، از چنگ نوازان هخامنشی تا موسیقیدانان ساسانی و سپس قاریان کلام وحی پاسداری کنم و اگر می توانم چیزی بر آن بیفزایم و اگر همیشه کوشش کردم تا حافظ و پاسدار دقیق این سنت باشم تنها به این قصد بوده که در غیاب آن معماری با شکوه، آن شعر و ادب غنی و درخشان ، کتابت و خطاطی و مینیاتور و دیگر مایه های هنری این تمدن، موسیقی ایرانی اکنون تنها بازمانده، حافظ و پاسدار و نماینده یک تمدن کهنسال اما در حال نابودی یا دستکم دگرگونی است، باشد. موسیقی ایرانی، سینه به سینه در دل عاشقان حفظ شده، از پستویی به گوشه ای پناه برده، طی قرن ها پالاییش و نظم یافته، فردیت های هنرمندان در طی تاریخ به آن افزوده شده، غنا و تکامل یافته و اکنون فشرده شده و خلاصه شده ویژگی های یک تمدن است. من کوشش کردم تا آن را حفظ کنم. به تمام و کمال آن خدشه ای وارد نکنم، حرمت اش را بدارم و اگر می توانم چیزکی به غنایش اضافه کنم، تا دیگرانی شاید آن را متحول کنند و از آن چیزی کامل تر بسازند.
برخود لازم می دانم که از سفیر فرانسه در ایران، به عنوان نماینده ملت دوست و عاشق هنر فرانسه، از رایزن فرهنگی سفارت فرانسه و همکارانشان بابت این نشان و این افتخار تشکر کنم که مرا شایسته دریافت این نشان دانستید و از همه دوستانم، از همه حاضران و سروران و اصحاب هنر و اندیشه که در مجلس حضور دارند و مردمی را نمایندگی می کنند که عاشقانه دوستشان دارم تشکر کنم. خوشحالم در همه زندگی ام هرگز به این مردم و به سرزمینم پشت نکردم ، در کنارشان بوده ام ، برای آنها تلاش کردم و خواهم کرد.

محمدرضا شجریان

 



:: برچسب‌ها: شجریان , ایران , خارج , کنسرت , برج میلاد , موسیقی , فرانسه , ادبیات , نمدن , ,
تاریخ : چهار شنبه 15 مرداد 1393
بازدید : 503
نویسنده : آوا فتوحی
  • آیا ردیف شما عین و روایت نعل به نعل ردیفی بوده است که استاد مهرتاش تدریس می‌کرده است و یا اینکه این ردیف روایتی از ردیف مهرتاش است؟

من تمام آنچه (نزدیک به ۹۹درصد) که استاد گفته است را در این ردیف‌ها لحاظ کرده‌ام؛ البته این به معنای این نیست که در آن دخل و تصرف نکرده‌ام. چرا که هرآنچه که من یاد گرفته‌ام - به جز ردیف‌های ابتدایی آن- به صورت ذهنی بوده است و قاعدتا بعد از گذشت ۳۱ سال نمی‌توانم ادعا داشته باشم که هرآنچه که در ردیف مهرتاش ارائه داده‌ام صددرصد مطابق با گفته‌های استادم است. یعنی اینکه این ردیف نعل به نعل نیست.
 از طرف دیگر باید این نکته را درج کنند که من ۲۰ سال شاگرد یک استاد (مهرتاش) بوده‌ام و نزد استاد دیگری برای یادگیری نرفته‌ام. به همین دلیل می‌توانم ادعا کنم حتی این تراوشات ذهنی‌ام نیز برگرفته از ردیف مهرتاش باشد.

من در حال حاضر می‌توانم از نوع ملودی یک آهنگ و بدون اینکه اسم آهنگساز را بدانم، بفهمم که این قطعه متعلق به استادم هست یا نه! جالب اینکه چندی پیش قطعه‌ای با عنوان «از تو بگذشتم و بگذشتم با دگران» در رادیو اجرا شد که مجری اعلام کرد که این قطعه مربوط به فرامرز پایور است. من به رادیو زنگ زدم و گفتم که این قطعه مربوط به مهرتاش است و آن‌ها ادعای من را رد کردند. بعد از اصرارهای فراوان من، آن‌ها سراغ جعبه آلبوم رفتند و متوجه شدند که آهنگ متعلق به مهرتاش است.

  • آقای منتشری با توجه به اینکه گفتید ردیف شما ردیف نعل به نعل نیست؛ آیا شخص دیگری هم می‌تواند روایتی از ردیف‌های مهرتاش را دوباره منتشر کند؟

- اگر کسی پیدا شود که خوب بخواند و درست بخواند من که به نوبه خودم خوشحال می‌شوم اما آن شخص باید در حد و اندازه من باشد! و این‌که باید بدانیم آن شخص چند سال نزد استاد مهرتاش درس فرا گرفته است. با توجه به اینکه کلاس‌های آقای مهرتاش رایگان بوده است آیا با یک دوره شش‌ماهه یا دوساله می‌توان ردیف منتشر کرد؟؟ البته اگر این اشخاص هنرمندانی چون محمدرضاشجریان، عبدالوهاب شهیدی و یا جمال وفایی باشند اصلا مشکلی نیست. کمااینکه زمانی که می‌خواستم این کار را منتشر کنم و با آقای شجریان مشورت کردم، وی گفت اگر شما این کار را نمی‌کردید این‌ها هم از بین می‌رفت.

 از طرف دیگر ردیف‌خوانی یک قابلیت می‌خواهد. یعنی اینکه ردیف‌خوان هم باید آوازه‌خوان باشد و هم باید ردیف بداند. کسی که می‌خواهد ردیف‌های مهرتاش را بخواند باید آواز شش دانگ داشته باشد و اینکه ردیف‌ها را هم به طور کامل بداند؛ چرا که جنس تحریرهای مهرتاش را هر آوازه‌خوانی نمی‌تواند اجرا کند.
 همچنین اگر کسی می‌خواهد ردیف مهرتاش را دوباره منتشر کند باید بدانیم که در وهله اول وی چند سال پیش استاد رفته و چند سال پیش اساتید دیگر!

  • اغلب شاگردهای مهرتاش اعتقاد دارند که دستگاه راست‌پنجگاه و نوا که شما هم‌اکنون آن را در ردیف ارائه داده‌اید در ردیف‌های مهرتاش موجود نیست و اینکه‌اصلا استاد مهرتاش اعتقادی به این دو دستگاه نداشتند!


- من ۲۰ سال نزد استاد مهرتاش بودم و باید بگویم ردیف‌های پیشرفته وی را سه‌بار با سه شعر مختلف دوره کردم. من دستگاه راست‌پنجگاه و نوا را از خود استاد یاد گرفتم و به آن هیچ چیز جدیدی اضافه نکردم. این نکته را هم باید اضافه کنم که استاد مهرتاش در محافل مختلف این دو دستگاه را در قالب گوشه‌های پراکنده می‌خوانده و من آن را به صورت ذهنی ثبت کرده‌ام.

 با این حال استاد اعتقاد داشتند که دستگاه نوا و راست‌پنجگاه گزیده‌ای از دستگاه‌های دیگر است و لازم نمی‌دید که آن‌را به هنرجویان مبتدی یاد بدهد.

دستگاه راست‌پنجگاه شامل چهار یا پنج گوشه اصلی نظیر درآمد، پروانه، روح‌افزا، نیریز و پنجگاه است و دیگر گوشه‌ها نظیر قره چه در دستگاه شور، چکاوک در دستگاه همایون وراک‌ها در دستگاه ماهور وجود دارد. در دستگاه نوا نیز چند گوشه اصلی به نام درآمد، گردانیه، نغمه و نیشابورک داریم که گوشه‌های دیگر مثلا بیات راجع در آواز بیات اصفهان، رهاب در آواز افشاری، عراق در دستگاه ماهور و حسینی در دستگاه شور اجرا می‌شود. خلاصه اینکه‌من تمام این‌گوشه‌ها را که استاد به صورت پراکنده و به طور خصوصی به من درس داده‌اند را جمع‌آوری کرده‌ام و آن را جداگانه در قالب خودش منتشر کردم.
 

  • جامعه باربد دقیقا از چه سالی تاسیس شده است و اینکه با یک نگاه کلی می‌توانیم ارزیابی کنیم که اینجامعه وضعیت ناهمگونی را سپری کرده است؛ به طوری که از یکطرف از دل آن شاگردانی مانند علی نصیریان، ‌عزت‌الله انتظامی بیرون آمده و در حوزه آواز کسانی مانند شما، شجریان، عبدالوهاب شهیدی و یا جواد وفایی به جامعه موسیقی معرفی شده‌اند و از طرف دیگر شاهدیم در همین اصناف کلاس‌های سطح پایین و آواز‌های کاباره‌ای نیز آنجا اجرا می‌شد، دلیل این همه ناهمگونی فرهنگی چیست؟ چرا جامعه موسیقی باربد به این وضعیت کشانده شد؟


- جامعه باربد از سال۱۲۹۸ با همفکری تعدادی از دوستان استاد مهرتاش راه‌اندازی شد و کار آن‌ها به این صورت بود که به صورت ماهیانه از اعضای جامعه باربد حق عضویت گرفته می‌شد و نوازندگان به صورت دوره‌ای در خانه اعضا کنسرت یا تا‌تر برگزار می‌کردند. این روال ادامه داشت تا اینکه در سال۱۳۰۵ جامعه باربد رسمیت پیدا کرد و برای اجرای تئا‌تر و موسیقی سالن اجرا می‌شدکه اولین کنسرت‌ها در سالن سینما همای و یا سالن زرتشتیان برگزار شد. در این سال‌ها تعداد اعضا زیاد شد و قرار شد که این موسیقی و تئا‌تر برای تمام مردم نیز اجرا شود. به همین دلیل استاد ملک احتشام السلطنه را با ماهی ۱۲هزار تومان اجرا کرد و در آنجا چون سن برای اجرا نبود، فقط محلی برای تمرین بود و برای اجرا از سالن‌های دیگری مانند سینما شهرزاد و گراند هتل استفاده می‌شد.

 استاد در سال۱۳۲۲ از اوقاف ملکی اجاره کرد و دیگر تئاتر‌ها آنجا اجرا می‌شد. این روند ادامه داشت تا اینکه در سال ۱۳۲۶ وضعیت لاله زار بهم خورد و به جای اجرای تئا‌تر گروه‌های رقص از کشورهای عربی و ترکی برای اجرا به ایران می‌آمدند. بعد از آن بود که وضعیت لاله‌زار را که یک زمان به عنوان «مرکز هنر ایران» می‌شناختند بهم خورد و حتی سبک آدم‌هایی که به لاله‌زار رفت‌وآمد می‌کردند تغییر کرد. آن زمان در تئا‌تر تهران و پارس گروه حرکات رقص عربی و ترکی با بلیتی شبی۲۰۰ تومان برروی صحنه می‌رفت. آن زمان مدیر داخلی تئا‌تر تهران داریوش اسدزاده بود.

 در همین راستا جامعه باربد نتوانست هم‌پا با تئا‌تر تهران و پارس جلو برود و با اینکه تئاترهای جامعه باربد ملی بود و وزارت فرهنگ و هنر آن زمان به آن کمک می‌کرد اما دخل و خرجش به هم نمی‌خورد و هزینه‌ها بسیار بالا بود.

این روند تا سال ۱۳۳۵ به صورت کج‌دار و مریض پیش رفت و بعد از آن سالن‌های جامعه باربد اجاره داده شد و این روند تا سال ۱۳۵۷ به‌‌همان و سبک وسیاق ادامه داشت.

 با این حال استاد مهرتاش هر سال شب عید برای پرورشگاه‌های تهران کنسرت و تئاتری برگزار می‌کرد و از دوستانش که توانایی مالی دارند برای کمک به این پرورشگاه‌ها دعوت می‌شدند.

منبع: 

روزنامه آرمان

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: موسیقی , نوازنده , خواننده , کلیپ , وب , سایت , کنسرت , ایران , قرن , خارج , برنامه , گلها , منتشری مهرتاش ,
تاریخ : چهار شنبه 15 مرداد 1393
بازدید : 462
نویسنده : آوا فتوحی


سيد علي رضا مير علي نقي
سيد علي رضا مير علي نقي ، پژوهشگر تاريخ معاصر و نوازنده سنتور است . دانش آموخته را در محضر استادان تقي بينش ، حسين علي ملاح، و مجيد كياني ، فراگرفت. و از آثار وي مي توان به كتاب « موسيقي نامه وزيري» و مقالات متعدد در دايرة المعارف اسلامي و دايرة المعارف تشيع ،سالنامه موسيقي ايران اشاره كرد.
تولد: 1345/02/08


رهي معيري
رهي معيري شاعر و ترانه سرا وي سابقه كار ادبي از دوران نوجواني و كار در مطبوعات از سال 1310شروع شد. وي عضو شوراي شعر و ترانه در داديو ايران و همكار برنامه‌ي « گل ها» و آشنا به نوازندگي سه تار و پيانو و به خوانندگي و از آثار وي « كاروان» ، «برق غم»، «شب جدايي»، « كيم من»، «آزاده ام» و… ديوان اشعار « آزاده رهي» و « سايه‌ي عمر»‌ و تعدادي مقاله (جدي- طنز) در نشريات مختلف.
وفات: 1347 تولد: 1288/02/1 


محمد تقي بهار(ملك الشعرا)
بهار، اديب و شاعر و رجل سياسي و سراينده‌‌ي كلام ترانه هايي از استادان موسيقي ايران : زمن نگارم ، عروس گل، مرغ سحر، به دل جز غم آن قمر ندارم…
وفات: 1330/02/12 تولد: 1268


سيد محمد كاظم موسوي
محمد موسوي، نوازنده ني و شاگرد محضر حسن كسايي بود.يكي از كارهاي او كار در راديو تهران همراه خوانندگان و نوازندگان است. داراي آثار فراوان در تكنوازي و همنوازي (پيام عاشق، شكر ايزد، تنگستاني و…)مي باشد.
تولد: 1325/02/12


حسن لحني
حسن لحني ( معروف به حسن قصاب لحني) خواننده و رديف دان بود. از آثار باقي مانده از وي مي توان به صفحه هايي در آوازهاي مختلف اشاره كردو داراي قدرت و لحن ويژه در خوانندگي بود.
وفات: 1338/02/15 تولد: 1261  


محمد علي امير جاهد
محمد علي امير جاهد( جاهد)، شاعر و ترانه سرا؛ و آخرين تصنيف ساز بزرگ بعد از شيدا و عارف بود مصدرخدمات مهم اداري و هنري بوده است. مؤسس هنرستان شبانه‌ي موسيقي ملي بود . از آثار به جاي مانده از وي مي توان به تعداد زيادي تصنيف، ضبط در صفحه هاي گرامافون و درج در دو جلد« ديوان امير جاهد» و مدير ناشر «سالنامه‌ي پارس»
وفات: 1356/02/16 تولد: 1272


حسين صبا
حسين صبا نوازنده‌ي سنتور و پيانو شاگرد حبيب سماعي و ابوالحسن صبا ( سنتور)و امانوئل ملك اصلانيان ( پيانو) معلم سنتور در هنرستان عالي موسيقي بود. از آثار به جاي مانده از وي مي توان به تعدادي ضبط هاي خصوصي و يك جلد كتاب خود آموز سنتور اشاره كرد. از شاگردان وي مي توان ارفع اطرايي را نام برد.
وفات: 1339/02/18 تولد: 1303


حسن كامكار
حسن كامكار، نوازنده ويولون ، معلم موسيقي بود. وي از مروجين جدي موسيقي در سنندج بوده است و داراي آثار فراوان منتشر نشده مي باشد. فرزندانش از شاگردان برجسته وي محسوب مي شوند.
وفات: 1370/02/24 تولد: 1302

پرويز مشكاتيان
پرويز مشكاتيان، نوازنده سنتورو نوا ساز بود وي شاگرد پدر و بهره برده از داريوش صفوت بوده است و فارغ التحصيل دانشكده هنر هاي زيبا ( رشته موسيقي) بود و از آثار وي مي توان به بيداد، برآستان جانان ، لاله‌ي بهار ، وطن من ، دستان و…
تولد: 1334/02/24

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: موسیقی , نوازنده , خواننده , کلیپ , وب , سایت , کنسرت , ایران , قرن , خارج , برنامه , گلها , ,
تاریخ : سه شنبه 7 مرداد 1393
بازدید : 503
نویسنده : آوا فتوحی


ابو الحسن صبا
ابو الحسن صبا ، حياث و حيثيت موسيقي ملي ايران ، در عصر جديد با نام و ياد و آثار ابوالحسن صبا پيوند خورده است . هنر مندي بزرگ كه بر آيند منطقي و والاي ترقي خواهي درويش و وزيري بود و مهر او از صفحه‏ي موسيقي ايراني هيچگاه محو نخواهد شد.
وفات: 1336 تولد: 1281/01/25
 


سليمان سياح سپانلو
سليمان سياح سپانلو نوازنده‏ي تار شاگرد مدرسه عالي موسيقي ،وزيري اولين وقف كننده‏ي دارايي شخصي براي موسيقي و موسيقي دانان ايراني .
وفات: 1340/01/25 تولد: 1277 


شاملو كاربند ( شاملو كيا)
شاملو كاربند نوازنده و معلم ويولون و هنررادر هنرستان عالي موسيقي آموخت و بهره برده از علي تجويدي( در موسيقي ايران) و استادان ارمني (در ويولون كلاسيك) وي سابقه طولاني كار در اركسترهاي راديو و تلويزيون و ساخت آهنگهاي مختلف دارد. از آثار وي مي توان به آلبوم نوار هاي « آموزش ويولون و كمانچه» (كتابهاي هنرستان) «رديف ويولون استاد ابو الحسن صبا » و« چهارمضراب» و كتابهاي « قطعات و چهار مضراب ها» « رديف و گوشه هاي موسيقي ايراني » (تنظيم ويولون)
تولد: 1312/02/01

محمود محمودي خوانساري
محمود محمودي خوانساري ، در موسيقي خود آموخته بود ولي درست خواندن و درست ماندن را با يك عمر رياضت از هنر مندان بزرگ آموخته بود و صدايش حالي و سوزي داشت كه تا كنون كمتر نظيزش ديده شده است . از او آثار متعددي در نوار ضبط شده كه اكثراً آواز هستند و با ساز و هنرمندان معاصر او همراه اند.
وفات: 1366/02/02 تولد: 1313


محمد جليل عندليبي
محمد جليل عندليبي آهنگساز و نوازنده سنتور و فارغ التحصيل رشته‏ي موسيقي از دانشكده هنر هاي زيبا(تهران) سابقه‏ي طولاني در ساخت و اجراي آثار متعددو تدريس موسيقي و داراي قريحه‏ي ويژه در نواسازي و تنظيم براي اجراي گروهي و از آثار او مي توان امان از جدايي(با صداي عليرضا افتخاري) هي گل( با صداي بهروز توكلي) .
تولد: 1333/02/03


بهمن هيربد
بهمن هيربد مدير و مؤسس مجله‏ي « موزيك ايراني» (اولين نشريه تخصصي دائم النتشار موسيقي در ايران مستقل از بودجه دولت ) داراي سابقه نوازندگي ويولون نزد ابوالحسن صبا وي انتشارات دورهاي 12 ساله اي دارد همراه با عبد الحميد اشراق، علي محمد رشيدي، ساسان سپنتا و با همكاري تعدادي از نويسندگان و موسيقي دانان و از آثار او مي توان به دوره‏ي بيست ساله‏ي مجله‌ي « موزيك ايراني»‌كتابچه‌ي «تئوري موسيقي» ، « خود آموز آكاردئون» و چند جزوه ترانه هاي روز.
وفات: 1353/02/03 تولد: 1293

 
امين الله رشيدي
امين الله رشيدي خواننده، هنر آموخته در دوره شبانه‌ي هنرستان عالي موسيقي نزد موسي معروفي (تارنوازي) مهدي فروغ (آواز) و همكاري با راديو از اواخر دهه‌ي 1320 تا اواسط 1340 و كار با اركستر علي محمد خادم ميثاق و اركستر هاي ديگر وي آشنا به نوازندگي تار و سازنده‌ي ملودي هاي بسيار(اجراشده و اجرا نشده) اثر منتشر شده : عطر گيسو
تولد: 1304/02/04


اسماعيل مهرتاش
اسماعيل مهرتاش نوازنده‏ي تار، نواساز و معلم موسيقي هنر آموخته را نزد درويش خان مؤسس جامعه‏ي باربد،‌نويسنده و مجري نمايشهاي تاريخي - موزيكال و برنامه هاي تلويزيوني و تدريس موسيقي و آواز در جامعه‏ي باربد و ازآثار وي مي توان به ترانه هاي « خسروحسن» ،« چه خوش صيد دلم كردي» و… ( ضبط در صفحه هاي گرامافون ، با اركستر جامعه‌ي باربد و صداي ملوك ضرابي كاشاني)
وفات: 1359/02/06 تولد: 1285

 


داريوش سالاري
داريوش سالاري سازنده سازهاي ايراني و هندي و تخصص در ساختن سنتورهاي مختلف ،‌ دانش آموخته در دانشگاه اسلامي هندوستان و نوازنده سيتار، سنتور و آشنا كامل به موسيقي كلاسيك هندي و موسيقي اسيل ايراني سازنده سنتورهايي براي استفاده متنوع و داراي تصرفها و ابداع هايي در ساخت آن و از آثار آن مي توان به كتاب هاي « هزار و يك پرسش و پاسخ درباره‌ي سنتور» و« مجموعه مقالات»اشاره كرد.
تولد: 1329/02/06


تورج نگهبان
تورج نگهبان شاعر و ترانه سرا ايراني وي آغاز ترانه سرايي را از سال 1327 به بعد آغاز كرد وي داراي آثار فراوان براي چهار نسل از خوانندگان (ملوك ضرابي ، بنان ، محمودي خوانساري و بهزاد) در فرم هاي سنتي و غير سنتي ،‌وي پايه گذار ترانه سازي در موسيقي پاپ ايراني است و از آثار وي مي توان به عشق سوزان ، تصويري از خيال ، وقتي كه به ياد توام اشاره كرد.
تولد: 1311/02/07



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: موسیقی , سنتی , کلاسیک , آواز , گوشه , ردیف , ایرانی , خواننده , نوازنده , تورج نگهبان , امینالله رشیدی , خوانساری , عندلیبی , صبا , سپانلو , ,
تاریخ : پنج شنبه 2 مرداد 1393
بازدید : 557
نویسنده : آوا فتوحی

 

دستگاه ماهور یکی از گسترده*ترین دستگاه*های موسیقی ایرانی است و در ردیف*های گوناگون در حدود ۵۰ گوشه دارد. دستگاه ماهور به علت حالت و ملودی روانی که دارد اغلب به صورت موسیقی شاد در جشن*ها و اعیاد نواخته می*شود. این دستگاه دارای گوشه*های متنوعی است که با مقام*های کاملاً متفاوت در سه بخش بم، میانی و زیر اجرا می*شود. ناگفته نماند تمام گوشه*ها به وسیلهٔ فرود به درآمد رجعت می*کنند.
طبق تعبیر متافیزیکی استاد مجید کیانی درباره ی موسیقی ایرانی ، "ماهور" آغاز روز، آغاز زندگی، شور و جوانی، غرور و توانگری، بی نیازی، سلحشوری و استغنا است. (مقام استغنا در هفت وادی عرفان)
گوشه*ها

  1. درآمد
  2. کرشمه
  3. آواز
  4. مقدمه داد
  5. داد
  6. مجلس افروز
  7. خسروانی
  8. دلکش
  9. خاوران
  10. طرب انگیز
  11. نیشابورک
  12. نصیرخوانی - توسی
  13. چهارپاره - مرادخوانی
  14. فیلی
  15. ماهور صغیر
  16. آذربایجانی
  17. حصار ماهور - ابل
  18. زیرافکن
  19. نیریز
  20. شکسته
  21. عراق
  22. نهیب
  23. محیر
  24. آشورآوند
  25. اصفهانک
  26. حزین
  27. کرشمه
  28. زنگوله
  29. راک هندی
  30. راک کشمیر
  31. راک عبداله
  32. کرشمه راک
  33. سفیر راک
  34. رنگ حربی
  35. رنگ یک چوبه
  36. رنگ شلخو
  37. ساقی نامه
  38. رنگ شهرآشوب




گوشه ها

  1. درآمد: ( نت شاهد آن نت اول گام است یعنی «دو»)
  2. گوشه گشایش(داد): ( نت شاهد آن نت دوم گام است یعنی «ر»)
  3. گوشه شکسته: ( نت شاهد آن نت پنجم گام است یعنی «سل»)
  4. گوشه دلکش: ( نت شاهد آن نت پنجم گام یعنی سل است )
  5. گوشه عراق: ( نت شاهد آن نت هشتم گام یعنی دو است )
  6. گوشه راک: (شاهد و ایست آن نت دو یک اکتاو بالاتر از شاهد و ایست درآمد است)
  7. گوشه فیلی: (شاهد آن فاصله درست پنجم بالاتر از درآمد یعنی «سل» می*باشد و ایست آن می کرن که البته درصورت بازگشت به ماهور ایست آن مطابق با ایست ماهور خواهد بود)


:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: موسیقی , سنتی , کلاسیک , آواز , گوشه , ردیف , ایرانی , خواننده , نوازنده , ,
تاریخ : چهار شنبه 25 تير 1393
بازدید : 646
نویسنده : آوا فتوحی

 

آشنایی با دستگاه همایون

دستگاه همایون یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی است. این دستگاه به تناسب نام خود، حالتی شاهانه، اشرافی و باوقار دارد، ولی با این حال زمینه اجرای بسیاری از لالایی*ها و زمزمه*های متداول در نقاط مختلف ایران است. همچنین از نغمه*های این دستگاه در موسیقی زورخانه نیز استفاده می*شود.
به دلیل استفاده از یک گام خاص و تفاوت محسوس در گام بالا رونده و پایین رونده دستگاه همایون منحصر به فردترین دستگاه موسیقی ایرانی به شمار می*رود. مقایسه سایر دستگاه*های موسیقی ایرانی با موسیقی دیگر ملل و خصوصاً کشورهای هم*جوار تشابه و یکسان بودن ریشه برخی را نشان می*دهد. اما این مطلب در مورد دستگاه «همایون» صادق نیست.
دستگاه همایون و یا به تعبیری «دستگاه عشاق»[یادکرد دقیق؟، با حالت محزون و اسرار آمیز خود گوشه*های متعددی دارد که گوشه «بیداد» اوج این دستگاه تلقی می*شود. بر اساس نظر متافیزیکی استاد مجید کیانی در باره ی موسیقی ایرانی، "همایون" ادامه‏ی روز، تداوم زندگی،اتحاد عشق و عاشق و معشوق و توحید است. (مقام توحید در هفت شهر عشق)
آثار ارزشمندی از موسیقی ایرانی در سده قبل در این دستگاه ساخته و اجرا شده*اند. «رِنگِ فرح» از جمله این آثار است.

از لحاظ مرکب خوانی این دستگاه به دستگاه*های سه*گاه و شور ارتباط دارد و وسعت این دستگاه را بیشتر می*کند. به دلیل شباهت شور و همایون، با بم کردن نت سوم گام همایون به میزان نیم*پرده می*توان وارد شور شد. همایون را می*توان به دستگاه چهارگاه نیز ارتباط داد و این کار با افزودن نیم*پرده به نت ششم گام همایون و کم کردن ربع پرده از نت پنجم که گوشه آواز منصوری را تداعی می*کند انجام*پذیر است. عکس همین عمل و گذر از چهارگاه به همایون نیز در گوشهٔ مخالف دستگاه چهارگاه قابل اجراست.
یکی از آوازهای ایرانی که اسم آن در کتب موسیقی هست آواز اصفهان است که آن را از متعلقات دستگاه همایون دانسته*اند. یکی دیگر از آوازهایی که از متعلقات دستگاه همایون است، آواز شوشتری است.
فواصل پرده*ها در این دستگاه به صورت زیر است:
سه ربع پرده، یک پرده و یک ربع پرده، نیم پرده، پرده، نیم پرده، پرده، پرده.
البته درجه دوم و ششم در دستگاه همایون متغیر هستند، درجه دوم ربع پرده بم*تر و درجه ششم را ربع پرده و نیم*پرده زیرتر هم استفاده می*کنند. به عنوان مثال پرده*ها در همایون سل به این شکل می*شود: سل، لا کرن (لا بمل)، سی، دو، ر، می بمل (می کرن، می بکار)، فا، سل.
نت شروع این دستگاه به طور معمولا سل (راست کوک) یا ر (چپ کوک) است. در ردیف مرحوم کریمی از شوشتری به عنوان یکی از گوشه*های این دستگاه نام برده شده*است.
دو تصنیف ماندگار "سرگشته" و "طاقتم ده" اثر استاد همایون خرم و تصنیف "بهار دلنشین" اثر استاد روح الله خالقی از جمله ماندگار ترین آثار ساخته شده در این دستگاه هستند. آلبوم بیداد پرویز مشکاتیان با خوانندگی محمدرضا شجریاناز جمله دیگر آثار مشهوری است که در این دستگاه ساخته شده*است.
گوشه*ها
گوشه*های ردیفی این دستگاه عبارت*اند از:

  1. چهارمضراب
  2. درآمد اول
  3. درآمد دوم: زنگ شتر
  4. موالیان
  5. چکاوک
  6. طرز
  7. بیداد
  8. بیداد کت
  9. نی*داود
  10. باوی
  11. سوز و گداز
  12. ابول چپ
  13. لیلی و مجنون
  14. راوندی
  15. نوروز عرب
  16. نوروز صبا
  17. نوروز خارا
  18. نفیر
  19. فرنگ و شوشتری گردان
  20. شوشتری
  21. جامه*دران
  22. راز و نیاز
  23. میگلی
  24. موالف
  25. بختیاری با موالف
  26. عزال
  27. دناسری
  28. رنگ فرح


:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: موسیقی , سنتی , کلاسیک , آواز , گوشه , ردیف , ایرانی , خواننده , نوازنده , سی ,
تاریخ : سه شنبه 17 تير 1393
بازدید : 556
نویسنده : آوا فتوحی

مرتضي محجوبي
مرتضي محجوبي نوازنده پيانو، نواساز و شاگرد محمود مفخم الممالك ، حسين خان اسماعيل زاده و حسين هنگ آفرين بود او داراي شيوه هاي ممتاز در نوازندگي ، بداهه سرايي و ساخت آثاري در قالب پيش در آمد، تصنيف و رنگ مي باشد. از آثار وي مي توان به كاروان، نواي ني، چه شبها، من از روز ازل ترانه ها، تكنوازي و… اشاره كرد . از شاگردان او : آذر ميدخت ركني، منوچهر صانعي.
وفات: 1344/01/01 تولد: 1279
رضا وهدانی
رضا وهداني، نوازنده و معلم تار و شاگرد علي نقي وزيري و علي اكبر شهنازي بود . از كارهاي وي مي توان به اركسترها و هنر آموزي تار در هنرستان موسيقي ملي نام برد. اثر چاپ شده از وي « رديف سازي موسيقي ايران »مي باشد.
تولد: 1312/01/01
محمد بهار لو
محمد بهار لو، نوازنده و معلم برجسته ويولون در موسيقي ايران است وي شاگرد كارل يان زوبك و محمد بحريني پور ، با آموزشهايي از ابو الحسن صبا ، علي اكبر شهنازي و استادان ديگر بود . از آثار وي كتابهاي « آموزش موسيقي ايران » براي ويولون و «شناخت فرم هاي موسيقي ايراني » مي باشد. وي مؤسس قديمي ترين كلاس آموزش موسيقي در اين زمان بود.
تولد: 1307/01/02


عطاءالله اميدوار
عطاءالله اميدوار، خواننده و كارشناس آثار هنري و دكتري در معماري و شهر سازي ، و داراي سابقه كار حرفه اي در عكاسي وسينما و نمايشهاي بسيار در داخل و خارج از كشور مي باشد. هنر آموخته نزد سليمان امير قاسمي و سعيد هرمزي بوده و متبحر در ارائه شيوه آوازي سليمان امير قاسمي . از آثار وي ضبط هاي خصوصي همراه ساز سعيد هرمزي ، غلام حسين بيكجه خواني ، محمد رضا لطفي ،مجيد كياني ، داريوش طلايي، داوود آزاد، ناصر فرهنگ فر و جمشيد شميراني .
تولد: 1325/01/02



حبيب الله بديعي
از آثار ممتاز بديعي مي توان به باز نوازي قطعه هاي زنگ شتر، بهار مست، ساماني و زردمليجه اثر استاد ابوالحسن صبا و همنوازي ها با صداي محمود خوانساري
وفات: 1371/01/04 تولد: 1312


مهدي نوايي
مهدي نوايي اصفهاني نوازنده ني و شاگرد محضر نايب اسدالله اصفهاني بود از آثار وي چند تك نوازي و چند همنوازي با آواز پروانه و سه تار عبد الله دادور (قوام السلطان) را مي توان نام برد. نخستين معلم وي سيد حسن كسايي در فراگيري ني بود.
وفات: 1326/01/04 تولد: 1258


سيد اسماعيل اديب خوانساري
اديب خوانساري، خواننده و رديف دان و شاگرد عندليب گلپايگاني و حسين اسماعيل زاده بود و داراي شيوه ولحن ممتاز در خوانندگي بوده است . از آثار وي مي توان به صفحه هاي گرامافون ، ضبط هاي راديويي و ضبط هاي خانگي را اشاره كرد كه بيشتر همراه مرتضي محجوبي و ارسلان درگاهي بوده و رديف او با تار ابراهيم سرخوش ضبط شده است.
وفات: 1361/01/05 تولد: 1280 


علي اكبر شكارچي
علي اكبر شكارچي نوازنده و هنر آموز كمانچه ، تعليم ويولون و كمانچه را نزد نوازندگان لرستان و بعد ها نزد علي اصغر بهاري آموخت. وي فارغ التحصيل رشته موسيقي از دانشكده هنر هاي زيبا (تهران) و سابقه تدريس و اجراها در داخل و خارج از كشور را دارا مي باشد . از آثار وي كوهسار، بيست ترانه محلي لري، آلبوم رديف ميرزا عبدالله و… كتاب « وزن خواني» .
تولد: 1328/01/06


شاهين فرهت
شاهين فرهت فارغ التحصيل رشته پيانو از دانشگاه هنرهاي زيبا (تهران) و دانشگاه نيويورك و دانشگاه استراسبورگ(آهنگسازي) مي باشد. دانش را نزد هوشنگ استوار، امانوئل ملك اصلانيان، توماس كريستين داويد را فراگرفت و سابقه اي در نوازندگي پيانو دارد. از آ ثار وي مي توان به سوئيت ايراني، شش سمفوني ، آثاري براي پيانو و راپسودي ايراني براي پيانو و اركستر روي تم شيدا، « سمفوني ايراني و كنسرتو براي اركستر » و « راپسودي ايراني » ( سي. دي) ،« كوارتت زهي» ( نوار )، و تعدادي مقاله را شمرد.و تدريس موسيقي در ايران و سوئدرا بر عهده دارد.
تولد: 1325/01/07


منصور يا حقي
منصور يا حقي ، نوازنده سنتور و شاگرد حبيب سماعي و بهره برده از آموزشهاي حسين يا حقي مي باشد. و از آثار او مي توان به ضبط هاي راديويي فراوان ( تك نوازي ، همنوازي و نواسازي )را نام برد.
تولد: 1304/01/12


رضا شفيعيان
رضا شفيعيان نوازنده و هنر آموز سنتور وي آموزش را نزد فرامرز پايور آموخت و فارغ التحصيل رشته موسيقي در دانشكده هنر هاي زيبا(تهران) است سابقه اجراي صحنه اي وپيشينه طولاني تدريس سنتور را دارد.از آثار وي نوار اجراهاي گروه « درويش» در آوازها و مايه هاي مختلف همراه با صداي پريسا و رضوي سروستاني ؛ و« سرگشته» ( با صداي بهرام سارنگ)
تولد: 1320/01/15


رحيم خان قانوني شيرازي
رحيم قانوني نوازنده‏ي قانون هنر رانزد استادان موسيقي عرب، آموخت وليكن داراي لحن و شيوه اصيل ايراني از آثار او كار در راديو تهران(1323-1320) وي از شاگردان جلال قانوني شيرازي .
وفات: 1324/01/18 تولد: 125


علي رستميان
علي رستميان خواننده هنر را نزد سيد جلال تاج اصفهاني، محمود كريمي و با استفاده از ديگر هنر مندان آموخت و كنسرتهايي در داخل و خارج از كشور داشته است. از آثار وي مي توان به چهار باغ ، حكايت دل و ارغوان ( همراه گروه استادان به سرپرستي فرامرز پايور)
تولد: 1328/01/20
 

 


سيد نور الدين رضوي سروستاني
رضوي سروستاني ، خواننده و رديف دان شاگرد نور علي برومند و با الهام از شيوه‏ي طاهرزاده از آثار وي مي توان به دو حلقه كاست نوار همراه گروه سازهاي ايراني (1359-1356) متبحر در آموزش رديف آوازي طاهر زاده به روايت برومند و از شاگردان محمد صديق تعريف.
تولد: 1314/01/21


داريوش پير نياكان
داريوش پير نياكان ، نوازنده‏ي تا و سه تار و شاگرد علي اكبر شهنازي و محمد حسن عذاري و پيرو نوازندگي شهنازي در ارائه‏ي شيوه‏ي فاخر او از آثار او مي توان تعداد زيادي اجراهمراه محمد رضا شجريان (1376-1366)
تولد: 1334/01/2


غلام حسين بيكجه خاني
غلام حسين بيكجه خاني، نوازنده تار و هنر رانزد عمويش و با بهره گيري از صفحه هاي استادان قديم آموخت. ازكارهاي وي خدمت در راديو تبريز و تدريس در مركز حفظ و اشاعه و داراي لحن مشخص و تكنيك ممتاز در نوازندگي بوده است. از آثار وي مي توان به تعداد زيادي ضبط هاي راديويي (تكنوازي، همراه با خوانندگان و اركستر) و تعداد زيادي ضبط هاي خصوصي همراه آواز اقبال و دف فرنام .
وفات: 1366/01/24 تولد: 1279

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: موسیقی , سنتی , کلاسیک , آواز , گوشه , ردیف , ایرانی , خواننده , نوازنده , ,
تاریخ : سه شنبه 17 تير 1393
بازدید : 522
نویسنده : آوا فتوحی
  1.  

آشنایی با دستگاه چهارگاه

دستگاه چهارگاه، یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی است.
این دستگاه، از نظر علم موسیقی یکی از مهم*ترین و زیباترین مقامات ایرانی است. گام آن مانند شور و همایون، پایین رونده و مثل گام ماهور و اصفهان بالارونده می*باشد، چرا که در دو حالت محسوس است. یعنی می*توان گفت که این گام، مخلوطی از گام سه*گاه و همایون است و اگر نت دوم و ششم گام ماهور را ربع پرده کم کنیم، تبدیل به چهارگاه می*شود.
در گام چهارگاه همیشه دو علامت نیم پرده برشو و دو علامت ربعی فرو شو با هم وارد شده*اند و فواصل درجات این گام نسبت به تونیک عبارت*اند از: دو نیم بزرگ، سوم بزرگ، چهارم درست، پنجم درست، ششم نیم بزرگ، هفتم بزرگ و هنگام، که دانگ*های آن هم با یکدیگر برابرند. نت شاهد (تونیک) این دستگاه نیز در راست کوک «دو» است. حالت آغازین درآمدهای چهارگاه، با نت «لا» بسیار واضح و مشخص است و به این وسیله به راحتی می*توان آن را از سایر گام*ها تشخیص داد.
از میان مقامات ایرانی و به خصوص موسیقی مشرق زمین، شور، سه*گاه و چهارگاه هستند که از این میان، مقام چهارگاه از همه مهم*تر است. چهارگاه را گامی کاملاً ایرانی و خالص می*دانند. این گام با گام بزرگ (ماژور) ارتباط دارد چرا که مانند گام بزرگ بالا رونده است. سوم بزرگ مانند گام بزرگ است (دانگ*هایش مثل گام بزرگ (ماژور) مساوی بوده و فاصلهٔ آخر آنها نیم پرده است) و همین طور فاصلهٔ هفتم آن مانند هفتم گام بزرگ است و فاصلهٔ محسوس تا تونیک نیم پرده می*باشد.
از طرف دیگر این چهارگاه با گام کوچک (مینور) نیز ارتباط دارد و به طریقی تمامی گام*های مختلف در یک جا جمع شده*اند و بهترین صفات هر گام را انتخاب کرده تا گام چهارگاه را با صفات عالی تشکیل دهد. گام چهارگاه هم از نظر آوایی و هم گوشه*های مشترک، شباهت زیادی با گام سه*گاه دارد.
چهارگاه در گوشه زابل، کمی به اوج می*رود. این گوشه با وجود اینکه نت شاهد و ایست ثابتی ندارد، ولی از حالت ریتمیک و ضربی بالایی برخوردار است ولی از این نظر، هیچ وقت به پای گوشه مخالف نمی*رسد. مخالف اوج زیبایی چهارگاه است. حصار گوشه*ای است که در عین زیبایی، کمی از نظر کوک برای نوازندگان به خصوص سنتورنوازان، مشکل*ساز می*شود. زیرا برای اجرای این گوشه در ادامه ردیف چهارگاه، بایستی نت «فا» را دیز کوک کرد (البته در راست کوک). یعنی نت فا، نیم پرده زیر می*شود. این گوشه تا حدودی معادلات چهارگاه را به هم می*ریزد و برای اینکه بتوان به ادامه ردیف پرداخت، بایستی فرودی مجدد به درآمد داشته باشیم. گوشه منصوری نیز معمولاً پایان بخش دستگاه چهارگاه است. حالات کرشمه، بسته نگار، حزین و زنگ شتر، به زیبایی در تمام چهارگاه، خودنمایی می*کنند.
آواز چهارگاه نمونه جامع و کاملی از تمام حالات و صفات موسیقی ملی ماست. چرا که درآمد آن مانند ماهور، موقر و متین است و شادی و خرمی خاصی دارد. در ضمن آواز زابل در همه دستگاه*ها و در اینجا حزن و اندوه درونی در آواز ما دارد. آوازی نصیحتگر، تجربه آموز و توانا مانند همایون دارد و آواز مویه و منصوری غم انگیز و حزین است. پس این دستگاه نیز به دلیل کمال خود هم گریه و زاری می*کند و هم شادی می*آفریند و گاهی مسرور و شادمان است و گاهی نیز غم*انگیز و دل*شکسته و با توشه*ای از متانت و وقار عارفانه شرقی.
اما روی هم رفته چهارگاه را می*توان دستگاهی محسوب کرد که مانند پیری فرزانه دارای روحی بلند و عرفانی است و احساسات عالی انسانی را در کنار خصایص و محسنات انسانی صبور و شکیبا داراست. از ناکامی*ها و ناامیدی*ها اشک غم می*ریزد و در شادی*ها و خوشی*ها اشک شوق و سرور. این دستگاه، بهترین گزینه برای ساخت قطعات و تصانیف ملی میهنی و حماسی است به طوری که به زیبایی می*تواند حالت شوق و افتخار وصف ناپذیری را در شنونده به وجود آورد. نوازندگی در این دستگاه با هر یک از سازهای ایرانی، زیبایی خاص خود را دارد ولی هنگامی که تارنوازی به اجرای چهارگاه می*پردازد، چیز دیگری است.
دستگاه چهارگاه ضمن دارا بودن شخصیت مستقل از بعضی جهات به دستگاه سه*گاه شبیه*است. نت*های «ر کرن» و «لا کرن» مشخصه اصلی این دستگاه است. بدیهی است با جابجایی فواصل می*توان این نت*ها را تغییر داد.
«دخترک ژولیده» و «رنگ مبارک باد» از جمله آثاری است که در چهارگاه ساخته شده*اند.
گوشه «مخالف» اوج این دستگاه به شمار می*آید. دستگاه چهارگاه در بین پاره*ای از قدما به «دستگاه ملوک و سلاطین» نیز شهرت داشته*است. دلیل این نام*گذاری شاید به حالت رزمی و در عین حال فرح انگیز چهارگاه ارتباط داشته باشد.
به لحاظ حس شناسی مطابق نظر استاد مجید کیانی "چهارگاه" بر آمدن آفتاب، سرآغاز زندگی، تابش نور، دیدن و شناختن و معرفت است. (مقام معرفت در وادی های هفت گانه ی عرفان)
گوشه*ها

از گوشه*های اصلی این دستگاه می*توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. درآمد
  2. بدر
  3. پیش زنگوله و زنگوله
  4. زابل
  5. حصار
  6. مخالف
  7. مغلوب
  8. ساز بانک
  9. حدی
  10. پهلوی و منصوری

 



:: برچسب‌ها: موسیقی , سنتی , کلاسیک , آواز , گوشه , ردیف , ایرانی , ,
تاریخ : شنبه 7 تير 1393
بازدید : 487
نویسنده : آوا فتوحی

سازی به نام ترمین (به انگلیسی: Theremin)

در سال ۱۹۱۹ توسط لئون ترمین فیزیکدان روسی اختراع شد. امروزه این ساز منحصر به فرد بسیار مورد توجه هنرمندان قرار گرفته‌است.

ترمین نه تنها شبیه هیچ سازی نیست، بلکه شیوه نواختن آن هم منحصر به فرد است. به این ترتیب که این ساز بدون لمس شدن نواخته می‌شود. صدا توسط دو نوسان ساز به وجود می‌آید که با هم به ارتعاش در می‌آیند. یکی از نوسان سازها در فرکانسی با طیفی بالاتر از حد شنوایی انسان عمل می‌کند و فرکانسهای نوسان ساز دیگر با ورود دست به میدان مغناطیسی تغییر می‌کند. ضرباهنگ فرکانس که تفاوت میان فرکانسهای دو نوسان ساز است، صدایی است که می‌شنویم.
یک نوع ترمین

زمانی که ترمین روشن می‌شود، یک میدان مغناطیسی اطراف ساز را فرا می‌گیرد و زمانی که دست نوازنده به این میدان وارد می‌شود، تغییراتی در فرکانس و حجم صدا ایجاد می‌شود. دو آنتن از بدنه ترمین خارج شده‌اند که یکی کنترل کننده بلندی و فرکانس صدا (pitch) و دیگری کنترل کننده حجم و مقدار آن است. زمانی که دست نوازنده به سمت آنتن عمودی حرکت می‌کند، صدا بلندتر می‌شود و نزدیک کردن دست به آنتن افقی، صدایی با حجم ملایمتر از آن شنیده می‌شود. از آنجایی که هیچ تماس فیزیکی بین ساز و نوازنده وجود ندارد، نواختن ترمین به مهارت بالا و گوش موسیقی عالی نیاز دارد.
نمونه جدید از ترمین

ترمین در ابتدا ساز خود را Aetherphone نامگذاری نموده بود که به معنای "موسیقی اثیری" است. در ۱۹۲۸ لئون ترمین به آمریکا رفت تا اختراع خود را معرفی کند. در آنجا استودیویی برای کار در اختیار او قرار دادند و ترمین نواختن سازش را به چند موسیقی دان آموزش داد تا بتوانند در معرفی ترمین به او کمک کنند. ترمین علاقه‌مندان بسیاری در آمریکا پیدا کرد و یکی از مهمانان دائمی او آلبرت اینشتین بود که بیش از هرچیز به مسائل تکنیکی پدیده ترمین علاقه‌مند بود تا نواختن آن. کمپانی مشهور ضبط صفحه RCA Victor دست به تولید ترمین زد و حتا ارکستری در کارنگی هال (Carnegie Hall) برنامه‌ای اجرا کردند که ساز آن تنها ترمین بود. اما از آنجایی که ترمین سازی بود که به سادگی تولید صدا می‌کرد و نواختن آن به همان اندازه مشکل بود، از طرف نوازندگان و موسیقی دانان با استقبال انبوه مواجه نشد و تعداد اندکی نوازندگان بسیار عالی ترمین وجود دارند. کلارا راکمور (Clara Rockmore) برجسته‌ترین شاگرد ترمین بود که هم به اجرای سولو و هم همراه با ارکستر سمفونیک می‌پرداخت.

بعد در سال ۱۹۳۸، لئون ترمین را علی‌رغم میل خودش به روسیه برگرداندند و او مجبور به ترک استودیو، کار، دوستان و حتا همسرش شد و نتوانست تا ۵۱ سال بعد از شوروی خارج شود. گفته شده است که او پس از گذراندن دوران محکومیت خود در زندان، مجبور به کار برای کاگ‌بKGB شد و برای آنها دستگاه استراق سمع "bug" را ساخت و همچنین شیوه‌هایی برای پاک کردن صداهای مزاحم نوارهای صوتی ابداع کرد. او حتا موفق به ساختن یکی از اولین تلویزیونها شد. بالاخره در سال ۱۹۸۹ و در سن ۹۳ سالگی، ترمین توانست از روسیه خارج شود.
لیدیا کاوینا، نوازنده ترمین

صدای ترمین در سینمای علمی تخیلی سالهای ۵۰، طرفداران بسیاری داشت و با تاثیرات وهم آور صوتی خود، تبدیل به یکی از شاخصه‌های سینمای وحشت آن دوره شده است. فیلم طلسم شده (Spellbound) ساخته آلفرد هیچکاک و تعطیلات از دست رفته (The Lost Weekend) از فیلمهای مشهوری هستند که موسیقی آنها با ترمین نواخته شده است. کلارا راکمور هرگز راضی نشد برای موسیقی فیلم ترمین بنوازد زیرا از نظر او این ساز یک "ساز جدی کلاسیک" بود و این کار موجب کم شدن ارزش آن می‌شد. در این میان لئون ترمین چنان از بقیه جهان دور بود که از هیچ یک از موفقیتها و بحث و جدلهایی که به سازش مربوط می‌شد خبر نداشت.

امروز هم از ترمین در ساختن موسیقی فیلم استفاده می‌شود و تعدادی از نوازندگان به آن پرداخته‌اند. همچنین استفاده از آن توسط گروه‌هایی چون Led Zeppelin و Radiohead موجب تجدید حیات این ساز شد. خانم لیدیا کاوینا Lydia Kavina آخرین شاگرد ترمین و یکی از خواهرزاده‌های او است و در حال حاضر یک نوازنده ترمین کلاسیک بسیار مشهور است.

 



:: برچسب‌ها: ساز , ترمین , انگلیس , موسیقی , صدا , ,
تاریخ : سه شنبه 27 خرداد 1393
بازدید : 624
نویسنده : آوا فتوحی

 

دستگاه سه*گاه، یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی است.
این دستگاه تقریباً در همه ممالک اسلامی متداول است. این دستگاه بیشتر برای بیان احساس غم و اندوه که به امیدواری می*گراید مناسب است. آواز سه گاه بسیار غم انگیز و حزن آور است.گوشه*های مهم این دستگاه عبارت*اند از: در آمد، مویه، زابل، مخالف، حصار، گوشه*های دیگر مانند: آواز، نغمه، زنگ شتر، بسته نگار، زنگوله، خزان، بس حصار، معربد، پهلوی(رجز)، حاجی حسینی، مغلوب، دوبیتی، حزین، دلگشا، رهاوی، مسیحی، ناقوس، تخت طاقدیس، شاه ختایی(حدی)، مداین، نهاوند. آوازی است بی نهایت غمگین و ناله*های جانسوز آن ریشه و بنیاد آدمی را از جا می*کند و از راز و نیاز عاشقان دوری کشیده و از بیچارگی بی نوایان و ضعیفان گفتگو می*کند (روح الله خالقی- نظری به موسیقی). به تعبیر استادمجید کیانی " سه گاه" سپیده دم است. پایان شب و آغاز روشنایی یا آغاز زندگی انسان، آن هم عشق است. (مقام عشق در هفت وادی عرفان)
البته حالت این دستگاه در همه جا ثابت نیست و بویژه در مخالف بسیار باشکوه است به عنوان نمونه قطعه «من از روز ازل» ساخته مرتضی محجوبی دارای نغمه*ای بسیار تاثیرگذار و غم انگیز است. قابل ذکر است که آهنگهای شادی آور در سه گاه فراوان هستند از جمله «چهار مضراب مخالف سه گاه» اثر زنده یاد پرویز مشکاتیان.
گوشه*های مهم دستگاه سه گاه عبارت*اند از :

  1. چهار مضراب
  2. درآمد :که معمولاً همه دستگاه*ها با گوشه*ای به نام درآمد که نشان دهنده حالت دستگاه است آغاز می*شود.
  3. نغمه
  4. کرشمه
  5. کرشمه با مویه
  6. زنگ شتر
  7. زابل : بر درجه سوم گام تاکید دارد.
  8. بسته نگار
  9. مویه : که بر درجه پنجم گام تاکید می*کند و حالتی مانند شور دارد .
  10. مخالف :که بر درجه ششم گام تاکید دارد و حالت آن با سه گاه فرق دارد و می*توان از این گوشه برای مرکب خوانی به اصفهان نیز استفاده کرد .
  11. حاجی حسینی
  12. بسته نگار ۲
  13. مقلوب
  14. نغمهٔ مقلوب
  15. حزین
  16. مویه ۲
  17. رهاب
  18. مسیحی
  19. شاه خطایی
  20. تخت طاقدیس (تخت کاووس)
  21. رنگ دلگشا

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: آواز , دستگاه , موسیقی , سنتی , خواننده , گوشه , ردیف , ,
تاریخ : سه شنبه 20 خرداد 1393
بازدید : 436
نویسنده : آوا فتوحی

آشنایی با آواز بیات ترک

آواز بیات زند، که از دوره قاجار به بعد بیات ترک نیز نامیده می شود، از آوازهای چهارگانه دستگاه شور است که از لحاظ رابطه فواصل با درآمد، قدری یکنواخت به گوش می رسد. نُت شاهد آن، درجه سوم گام شور، و نت ایست آن، درجه هفتم آن است.

هم رود زنان به زخمه راندن

 

هم فاختگان به زَند خواندن

بیات ترک به دلیل نزدیکی به ماهور، قابلیت اجرایی بسیاری از گوشه*های ماهور را دارد. بیات ترک تنوعی در تغییر بنیه شور است که در انتها نیز به شور ختم می شود؛ زیرا اختلافی در فواصل شور و ترک (با علامت تغییر دهنده) وجود ندارد.
فواصل بیات ترک را دوم و سوم بزرگ، چهارم و پنجم درست، ششم بزرگ، هفتم نیم بزرگ و هنگام تشکیل می دهند که با رعایت تطابق فواصل با مقام ملایم دلگشا در موسیقی مقامی منطبق است.

گوشه ها:
آواز بیات ترک در ردیف میرزا عبدالله شامل گوشه های زیر است:

  • درآمد اول
  • دوگاه، فرود
  • درآمد دوم
  • درآمد سوم
  • حاجی حسنی
  • بسته نگار
  • زنگوله
  • خسروانی
  • نغمه
  • فِیلی
  • مهربانی
  • جامه*دران
  • مهدی ضرّابی
  • روح الارواح

 ادامه.....



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: موسیقی , شعر , روزنامه , شاعر , کتاب , ,
تاریخ : پنج شنبه 15 خرداد 1393
بازدید : 627
نویسنده : آوا فتوحی

 

آوازابوعطا، یکی از آوازهای چهار گانه متعلق به شور در موسیقی امروز (به همراه افشاری، دشتی و بیات ترک) است. ابوعطا با القاب دیگری مانند سارنج (صلحی) و دستان عرب نیز شناخته می*شود. انسان با گوش دادن به ابوعطا کمی به فکر فرو می*رود و به مسائل فلسفی پیرامونش می*اندیشد.
گام آن با گام شور یکی است و تنها اختلاف آن با شور در توقّف مکرّر ابوعطا روی درجه چهارم (نت شاهد) و درجه دوم (نت ایست) می*باشد و درجه پنجم ثابت است. در نغمه ابوعطا، نت متغیر وجود ندارد.
در ردیف موسیقی موسی معروفی گوشه*های ابوعطا بعد از شش درآمد، عبارت*اند از: محمد صادق خانی، کرشمه، سیخی، تک مقدم (که نوعی تحریر است)، حزین، حجاز (که در سه قسمت ذکر گردیده و مهم*ترین گوشه ابوعطاست)، بسته نگار، بغدادی (که شبیه حجاز است)، دوبیتی، شمالی، چهار باغ، گبری، رامکلی، فرود و مثنوی.
در ردیف منقول ابوالحسن صبا، گوشه خسروشیرین نیز در ابوعطا ذکر شده*است. آواز ابوعطا در میان مقام*های قدیم به چشم نمی*خورد اما از مقام*های قدیم، فواصل جان فزا، بوستان و حسینی با ابوعطا مطابقت دارند. این آواز چند گوشه هم که نامهای بخصوص دارد نواخته می*شود که از همه مهمتر حجاز است که نخست روی درجه پنجم گام شور می ایستد و سپس بدرجه اول گام شور فرود می آید، ابوعطا در محدودهٔ حجاز دارای نغمه*هایی نزدیک به الحان عربی است. اما آواز ابوعطا خود مورد پسند و به ذوق ایرانیان است.
یکی از آثار معروف در این دستگاه، آلبوم عشق داند اثر محمدرضا شجریان و محمدرضا لطفی است.
گوشه*ها
این آواز در ردیف میرزا عبداللّه دارای گوشه*های زیر است:

  • رامکِلی
  • درآمد
  • سَیَخی
  • حجاز
  • بسته*نگار
  • چهارپاره
  • گَبری

آواز دشتی از متعلقات دستگاه شور است که آن را آواز چوپانی نیز نامیده اند. این آواز با اینکه غم انگیز و دردناک است اما در عین حال بسیار لطیف و ظریف می باشد.
آواز دشتی به طور کلی دارای دو منطقه اصلی درآمد و اوج می*باشد که متغیر بودن نت شاهد در دشتی از ویژگی*های مهم این آواز تلقی می گردد. تنوع تحریر در آواز دشتی بسیار زیاد است به طوری که بسیاری از تکنیک*ها و مهارت*های آوازی در اجرای گوشه*ها مورد استفاده قرار می گیرند.
هر چند که آواز دشتی امروزه در بین مردم گیلان رواج یافته و گوشه هایی مانند دیلمان و گیلکی متعلق به شمال ایران است، اما اصل آواز دشتی متعلق به منطقه دشتی در جنوب کشور است و نغمه دردهای زمانه و روزگار پر از مشقت و سختی عشایر و چوپانان و مردمان کوهپایه نشین زاگرس است.
از مشهورترین آثار در آواز دشتی به سرود ای ایران اثر روح*الله خالقی می*توان اشاره کرده، عارف قزوینی نیز بسیاری از تصنیف*های خود را در این آواز ارایه کرده است.
آواز دشتی را معمولاً در تار و سه*تار با کوک لا («ر، لا، سل، دو») اجرا می*کنند. یوسف فروتن آن*را در کوک «ر، لا، فا، دو» اجرا می*کرد.

گوشه*ها

  • پیش درآمد دشتی
  • درآمد دشتی - نت درآمد دشتی
  • بیات راجه - نت بیات راجه
  • اوج - نت اوج
  • بیدگانی
  • دیلمان
  • دشتی حاجیانی
  • بوسلیک
  • چوپانی
  • غم*انگیز
  • مثنوی
  • گیلکی
  • کوچه باغی
  • سملی
  • سارنگی
  • شهرآشوب

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: آواز , دستگاه , موسیقی , سنتی , خواننده , گوشه , ردیف , ,
تاریخ : چهار شنبه 7 خرداد 1393
بازدید : 633
نویسنده : آوا فتوحی

انواع صداهاي انسان از لحاظ جنسيّت و وسعت

چنانچه ميدانيم صداي انسان كه كانون توليد آن حنجره (كه خود يك نوع آلت موسيقي است و بنا به گفته فارابي، حنجره اكمل ترين سازهاست)است، بر اساس قوانين و اصول موسيقي ‌« آواز » ناميده مي شود.صوتي كه به آن آواز گفته مي شود بصورت اصولي در افرادي ديده ميشود كه دوره ي تعليمات آوازرا گذرانده باشند كه عدّه اين افراد بسيار كم و انگشت شمار مي باشد. ولي بصورت غير اصولي و تربيت نشده در اكثر افراد ( قريب به اتفاق ) وجود دارد و كمتر كسي يافت مي شود كه در دوران عمر خود هيچوقت زمزمه اي با خود نكرده باشد و يا بيتي را با آواز نخوانده باشد. پس مي توان گفت كه به علّت داشتن صوت و قدرت توليد صدا ، همه ي انسانها خواننده اند با اين تفاوت كه يكي بد مي خواند و ديگري صوتي خوشايند دارد ، ولي در مجموع همه از صوت خود اگر چه نا خوشايند باشد، لـذت مي برند.

در موسيقي ايراني تاكنون دو نوع صدا مرسوم بوده «1- صداي مردان 2- صداي زنان» كه هركدام از اين صداها بر روي ساز بترتيب با اصطلاح مايه ي راست كوك و چپ كوك مشخص مي شوند.

انواع صداهاي انسان از لحاظ جنسيّت و وسعت : 1- صوت زنان و بچّه ها -2- صوت مردان

تقسيم بندي اصوات زنان و بچّه ها از لحاظ وسعت و جنسيّت :

1- سُپرانو(soprano) : زير ترين نوع صدا در زنان و خردسالان است كه دامنه ي آن از do زيرخط اول حامل تا do بالاي پنج خط حامل مي باشد.شاخه ي سپرانوبه چندين شاخه تقسيم مي شود كه نازكترين آنها كه بسيار ضعيف و سبك نيز هست سپرانو كلراتورناميده ميشود و بعد از آن لژر، ليريك و دراماتيك قرار دارند.سپرانو در موسیقي آوازي اهميت فراوان و بيش از ساير صورتهاي ديگر صدا دارد.

2-متسو سُپرانو(mezzo soprano) : به صداي متوسط زنان گفته مي شود كمي بم تر از سپرانو است( دو نت بم تر) و گستره ي آن از Laزير خط اول حامل تا La بالاي خط پنجم حامل مي باشد.بعنوان مثال صداي قمر و روح انگيز از زنان و صداي ابوالحسن خان اقبال آذر از مردان در اين محدوده بوده است(در كاست- كمانچه دوره قاجار-دستگاه نوا با صداي اقبال آذر را بشنويد.).

در موسيقي غربي به معناي سپرانوي مياني است كه از صداهاي پايين و بسيار قوي تشكيل مي شود و متعلق به نقش هاي بسيار محكم و شاخص اُپراست.

3- كنترآلتو(contr alto)يا آلتو : بم ترين نوع صداي زنان را گويند كه وسعت آن از نت Faزير خط اول حامل تا Fa روي خط پنجم حامل مي باشد. بيشتر زنان آوازخوان در ايران صدايي از نوع آلتودارند كه براي مثال ميتوان از مرضيه و دلكش نام برد.

تقسيم بندي اصوات مردان از لحاظ وسعت و جنسيّت :

1- تنور(Tenor) : به زيرترين نوع صداي مردان گفته مي شود كه دامنه ي آن بر اساس كليد Sol، ازنت Doزيرخط اول تا Do بالاي خط پنجم است با اين تفاوت كه صدا دهندگي آن يك اُكتاو بم تر ( از سپرانو) مي باشد.اين نوع صدا در آواز مردان در موسيقي ايراني اهميت فوق العاده اي دارد و ميتوان گفت كه بيشتر آوازخوانهاي ايراني صدايي از همين نوع را دارند كه بعنوان مثال از استادان : طاهر زاده - دردشتي - تاج اصفهاني و شجريان مي توان نام برد.

2- باريتون(Baryton) : صداي متوسط مردان را گويند كه گستره ي آن از نت La زير خط اول حامل تا La بالاي خط پنجم حامل بوده و صدا دهندگي آن يك اكتاو بم تر (از متسو سپرانو) است.

3- باس(Basse) : بم ترين نوع صداي مردان را گويندكه وسعت آن از نت Fa زير خط اول حامل تا Fa روي خط پنجم حامل بوده و صدا دهندگي آن يك اكتاو بم تر (از آلتو ) است. براي مثال ميتوان گفت كه صداي استاد محمد نوري از نوع صداي باس مي باشد.

نكته : فرق اساسي ميان نوعيت صداي مردان اينست كه صداهايي از نوع باريتون و باس قدرت خوانندگي نت هاي بم را دارند( نغمات موسيقايي را بيشتر در مايه هاي بم اجرا مي كنند ) و در اوج كمتر مانور مي دهند در حاليكه اين عمل در صداي تنور برعكس است.

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: موسیقی , شعر , روزنامه , شاعر , کتاب , ,
تاریخ : دو شنبه 22 ارديبهشت 1393
بازدید : 580
نویسنده : آوا فتوحی

مايه و مفهوم تئوريك آن

مايه اصطلاحي است كه در موسيقي شرق خصوصا" موسيقي ايراني معمول و مرسوم است و معادل آن در فرهنگ موسيقي فرانسه لغتي است بنام ( Leton ) يا تُــن.

نت شروع گام يا آواز را مايه گويند و اين مقوله ميان آوازخوانان بسيار رايج است ( مفاهيمي از قبيل : اين مايه زياد است و يا براي صداي من كم است) كه منظور آنان با توجه به وسعت صدايشان ، توانايي در اجراي نت هاي گام بخصوص در فاصله اكتاو ويا بعد از آن مي باشد.

زير و روي يك مايه :

اصطلاح « زير يك مايه اي را خواندن » ويا « بم آن مايه را خواندن » دقيقا" اشاره به همان نوع نت مبدأ آواز از نظر فركانس در اول و آخر هر گام مي باشد. طبيعي است كه هر مايه اي از يك نت شروع شده و در صورت ادامه دادن و بستن گام ، به نت همنام نت مبدأ خواهد رسيد ( با فركانسي دو برابر فركانس نت مبدأ ) همينطور برعكس ، اگر مايه از يك نت شروع شده و گام آن بصورت نزولي ادامه يابد باز هم به نت همنام نت مبدأ خواهد رسيد. ( نصف فركانس نت مبدأ )

بعضي از خوانندگان در خواندن مايه هاي بم تبحّـر دارند و برخي در زيرخواني كه هردو دسته بايستي در هردو نوع مايه هاي زير و بم تمريناتي بعمل آورند تا ضعفي در كارشان وجود نداشته باشد. البته مقداري از مسائل تكنيكي هم به جنسيّـت و وسعت صدا مربوط مي شود كه در اين رابطه خواننده مقصر نبوده و در مقابل بايد بر محفوظات و دانسته هاي موسيقايي خود بيفزايد ( منظور از محفوظات و دانسته هاي موسيقايي ، اطلاعات رديف موسيقي است و اشعار زياد كه به مناسبتهاي مختلف بوسيله آوازخوان خوانده مي شود و آوازخوان با استفاده از ساختار ملودي هاي مختلف ، تنوع آواز بوجود آورد و كمبود ارتفاع و وسعت صدا را به اين طريق جبران نمايد.)

انواع مايـــه :

يك آوازخوان ضروري است بداند فضاي هريك از دستگاها و آوازها با توجه به گستره گام آن دستگاه و با توجه به وسعت صداي خود، متناسب با چه مايه اي است ؟

به عبارتي خواننده بايد بداند كه اجراي دستگاهها و آوازهاي مشتق از آن با توجه به جنس و وسعت صداي خود در چه مايه اي ميتواند مطلوب باشد؟ بعنوان مثال خواننده اي كه گستره صدايش در حدود اجراي دودانگ باشد ( يك اكتاو ) ، اگر بخواهد آوازي را در دستگاه ماهور اجرا نمايد، فقط تا گوشه اي ميتوند اجرا نمايد كه آن گوشه در فاصله اكتاو قرار گرفته است ( گوشه عراق )، در صورت ادامه آواز ( گوشه هاي راك و ... ) چون از گستره صداي وي خارج است لذا بايد گام الحاقي (همان ادامه آواز ) را در فاصله اكتاو اجرا نمايد به بياني واضح تر مايه بم بخواند ، در غير اينصورت آواز مطلوبيت و گوشنوازي خود را از دست خواهد داد.

پس براي انتخاب مايه شروع آواز، بايد مبنا را طوري قرار داد كه در اوج آواز با خيلي از مسائل كه خوانندگان ناوارد با آنها روبرو ميشوند ، برخورد نشود و صدا از حالت گرمي و جذّابيت به جيغ و فرياد بيمورد بدل نشود.

مايه هاي چپ و راست :

مايه هاي مختلف از نظر توناليته (صدا داري ) به دو دسته « راست » و « چپ » تقسيم ميشوند كه اين تقسيم بندي بر اساس توناليته اوليه مايه و نوعيت نت مبدأ گام مي باشد. به عبارتي از نظر طبيعي، اختلاف سطحي ميان صداي مردان و زنان موجود است و عملا" صدا داري مردان با زنان يك اكتاو ( هشت نت ) فرق دارد.

به مايه هاي انتخاب شده از طرف خانمها بر اساس طبيعت و ساختار صدا ، مايه هاي چپ (چپ کوک) و به مايه هاي اتخاذ شده توسط مردان مايه هاي راست ( راست کوک) گفته ميشود.

واژه چپ كوك در اصل در رابطه با كوكي است كه متناسب با صداي زنان و كودكان بكار گرفته مي شود به عبارتي ساده تر : اگر گام و شروع درآمد دستگاهي را از نتي بنا بگذاريم و خواننده مرد بطور طبيعي از عهده اجراي تمامي نت هاي آن گام بر نيايد آن مايه را چپ مي ناميم.خوانندگاني كه از عهده آواز چنين گامي برآيند جزو خوانندگان با نوع صداي چپ مي باشند.

پس ميتوان نتيجه گرفت كه : به صداي نازك ( زير ) مردان و زنان « چپ کوک » و به صداي كلفت ( بم ) مردان و زنان « راست کوک » گويند.

و اما انتخاب دو اصطلاح چپ و راست در مايه ها، از جهت قرارگرفتن سيم ها نسبت به هم بر روي دسته سازهاي آرشه اي ( ويولون و كمانچه ) - مضرابي ( تار و سه تار و بربط و ..)بوده است. اگر نوازنده دسته ساز را كمي بالا بگيرد، سيمهاي بم ساز در طرف راست و سيمهاي زير ساز در طرف چپ نوازنده قرار مي گيرد. حال اگر ملودي منطبق بر صداي خواننده ، روي سيمهاي كلفت ( بم ) قابل نواختن باشد ، راست كوك و بر عكس اگر ملودي موردنظر قابل اجرا روي سيمهاي نازك ( زير ) باشد، چپ كوك گويند.

مطلوبيت توناليته مايه ها :

مايه ها از لحاظ توناليته و صدا داري، همه شان داراي مطلوبيت نيستند و انتخاب برخي، از نظر درجه زير و بمي مطرود و نامطلوب مي باشد. نا مطلوب بودن مايه ها با گستره و محدوده صداهاي آوازخوانان رابطه مستقيم دارد. در صورت انتخاب مايه هاي نامطلوب نه تنها خواننده موفق نخواهد بود بلكه خواننده با تلاشي كاذب ، آواز را با زحمت و مشقّـت به اتمام خواهد رسانيد واز انجام بسياري از حالات و مانورهايي كه در توانش بوده نيز عاجز خواهد بود.

از زمانيكه به تعداد پرده هاي سازهاي مضرابي بر اساس محاسبات افزوده شد ( توسط علينقي خان وزيري ) اين امكان بوجود آمد كه از هر يك ار نت هاي موجود در روي ساز ( تار و سه تار ) اعمّ از پرده - نيم پرده و ربع پرده ، ميتوان مايه ها را شروع نمود كه به اي ترتيب بيش از 40 مايه براي هركدام از دستگاهها و آوازها بوجود وي آيد كه مجموعا" با توجه به هفت دستگاه و پنج آواز موسيقي ايراني، بيش از 500 مايه بدست مي آيد كه بسياري از اين مايه ها مرسوم و معمول نيست.

بر عموم خوانندگان ضروري است كه تك تك مايه هاي مرسوم را در هر يك از آوازها اجرا نموده و چگونگي و كيفيت آنها را خود به تجربه دريابند كه كدامين مايه ها با وسعت و ساختار صدايشان تناسب دارد ؟

از ميان مايه هاي بسياري كه روي ساز موجود است و براي آنها ميشود گامي در نظر گرفت ، بسياري داراي توناليته و صدا داري مطلوب نيستند. تعداد زيادي در اجراي يكسري گوشه ها صداداري ندارند و خيلي از آنها با محدوده صدا ها تناسب ندارد و برخي از آنها نيز نفوذ و اثر آنچناني در شنونده نخواهد گذاشت.

در بسياري از مايه ها و اجراي بعضي از دستگاهها و آوازها ، نوازندگان بنا به ساختار ساز و با توجه به بوجود آمدن فواصل ناجور براي انگشت گذاري روي دسته ساز - ويا گرفتن ربع پرده و نيم پرده با ديت و دهان در ساز ني، به زحمت خواهند افتاد و در اين ميان خوانندگان بايستي مايه هايي را بشناسند كه نسبتا" با سازها ، اشتراك سهولت اجرا داشته باشند.

نكته مهم : آوازخوان بايد با داشتن شناخت كامل از مايه ها و صداي خود ، در موقعيت هاي اجرا با ساز از نوازنده درخواست كند كه از مايه هاي منتخب آنها ( مايه هاي مناسب براي آواز ) بنوازد و در غير اينصورت از خواندن امتناع كند زيرا بارها ديده و شنيده شده كه بسياري از آوازها در اثر انتخاب نا بجاي مايه اي ، اثر مطلوب را در شنونده ايجاد نكرده اند.

در اجراي آواز بايد سه مايه مطلوب ( بم - وسط - زير ) را براي صدا در نظر گرفت كه اين سه مايه در محدوده 2 اكتاو اجرا ميشود بدينصورت كه يك نت بعنوان مبدأ و دو اكتاو هر كدام در طرفين اين نت قرار مي گيرند.

فرمول ورود و برون رفت از مايه هاي چپ و راست :

جهت تبديل مايه هاي راست به چپ و بالعكس، خواننده و نوازنده ملزم به اجراي نكات زير مي باشند :

1- اگر از هر نت مبدأ راست با محاسبه خود نت مبدأ ، 5 نت بالاتر رويم ، مايه بدست آمده مايه اي چپ خواهد بود.

2 - اگر از هر نت مبدأ راست با محاسبه خود نت مبدأ ، 4 نت پايين تر رويم ، مايه بدست آمده مايه اي چپ خواهد بود.

3 - اگر از هر نت مبدأ چپ با محاسبه خود نت مبدأ ، 4 نت بالاتر رويم ، مايه بدست آمده مايه اي راست خواهد بود.

4 - اگر از هر نت مبدأ چپ با محاسبه خود نت مبدأ ، 5 نت پايين تر رويم ، مايه بدست آمده مايه اي راست خواهد بود.

 

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: موسیقی , شعر , روزنامه , شاعر , کتاب , ,
تاریخ : جمعه 19 ارديبهشت 1393
بازدید : 462
نویسنده : آوا فتوحی

تا تصويرت شكسته شد در آينه

ماه شانه اش را

        تكاند،

زمين پلكش را گشود

و خطوطِ چهره ي تَرَك خورده ات

همچنان

مي خزد

بَر من .

 



:: برچسب‌ها: موسیقی , شعر , روزنامه , شاعر , کتاب , ,
تاریخ : سه شنبه 16 ارديبهشت 1393
بازدید : 583
نویسنده : آوا فتوحی

 

گام(scale) و رابطه آن با آوازخواني

گام عبارتست از تعدادي اصوات پي در پي كه با فواصل معيّن وحساب شده بدنبال هم قرار مي گيرند.

به عبارتي ساده تر : گام از صداهاي اصلي سازنده يك قطعه موسيقي كه زير وبم هايي متفاوت دارند و بترتيب از بم به زير يا از زير به بم مرتب شده اند، تشكيل شده است.

گام هاي اساسي موسيقي غرب از آغاز سده هفدهم تا آغاز سده بيستم گام هاي ماژور (Major scale) و مينور(Minor scale) بوده اند.گام ماژور(گام بزرگ) ميان صداهاي متوالي خود الگوي معيني از فاصله ها دارد كه اين فاصله ميان اصوات متوالي يك گام غربي به دو نوع : پرده ( whole step) ـ نيم پرده (half step)يافت مي شود.

نيم پرده كوچكترين فاصله ايست كه بطور مرسوم در موسيقي غرب بكار رفته است ( در موسيقي ايراني ربع پرده نيز وجود دارد).در نواختن گام« دو ماژور» فقط شستي هاي سفيد پيانو بكار گرفته ميشوند كه فاصله ميان نت هاي Me و Fa - ونت هاي Ci وDo نيم پرده است، به همين علت در ساز پيانو ميان شستي هاي اين نت ها شستي هاي سياه (نيم پرده اي) وجود ندارد. هرگام با اولين نت تشكيل دهنده خود نامگذاري مي شود(بعنوان مثال گامي كه با نت Do شروع شود ، گامDo نامگذاري ميشود.). پس با مبنا قرار دادن هريك از دوازده صداي محدوده يك گام، ميتوان گامهاي ماژور مشابهي ساخت(كه دوازده گام ماژور بدست مي آيد).

گام مينور(گام كوچك) - مانند گام ماژور- از هفت صداي متفاوت و صدايي هشتم كه تكرار صداي اول در يك اكتاو بالاتر است تشكيل مي شود كه با مبنا قرار دادن هريك از دوازده صداي محدوده يك گام، دوازده گام مينور بدست مي آيد. در گام مينور فاصله ميان درجه هاي دوم(Re) و سوم (Me) - و درجه هاي پنجم(Sol) و ششم(La)نيم پرده است.

يكي از دلايل برتري موسيقي شرق نسبت به موسيقي غرب اين ست كه اساس موسيقي غرب بر دو نوع از گام «ماژور و مينور» استوار است كه تقريبا" با دستگاه ماهور- بيات اصفهان و دستگاه همايون موسيقي ايراني منطبق است ولي در موسيقي شرق بغير از اين دونوع گام (ماژور= ماهور، مينور= بيات اصفهان و همايون) انواع ديگري از گامها وجود دارد كه ديگر دستگاهها و آوازهاي موسيقي شرق را تشكيل مي دهند.

درجات گام:

اصوات معين و پي در پي در يك گام را درجات گام گويند.

1- درجه اول گام، موسوم به تونيك(Tonic) است كه ريشه آن از كلمه تن و صدا دار بودن گرفته شده و تونيك گام در حقيقت نام همان گام است.

2- درجه دوم گام، موسوم به روتونيك (Supertonic) است، يعني : نتي كه روي نت تونيك(درجه اول) واقع است.

3- درجه سوم گام را مياني(Mediant) گويند زيرا در واقع ميان دو نت مهم گام كه همان درجات اول و پنجم است، واقع شده است.

4- درجه چهارم گام را زير نمايان(Sub dominant) گويند.

5- درجه پنجم گام را نمايان(Dominant) گويند به اين علت كه بعد از تونيك، مهمترين نت گام يا بعبارتي واضح ترين و نمايان ترين نتي است كه گام را معرفي مي نمايد.

6- درجه ششم گام را رو نمايان(Submediant) گويند.

7- درجه هفتم گام را محسوس(Leading note) گويند به اين دليل كه اين درجه از گام، حس شنيدن نت هشتمين را در شنونده بطور طبيعي ايجاد مي نمايد.

8- درجه هشتم گام را هنگام يا اكتاو(Octave) گويند. طبيعتا" چون تعداد نت هاي موسيقي هفت عدد است(Do-Re-Me-Fa-Sol-La-Ci)هميشه نت هشتم گام ، همنام با نت اول گام خواهد بود منتها با فركانسي دوبرابر فركانس نت اول.

نكته : شناخت درجات گام و اينكه گام موردنظر، نام خود را از كجا و بر چه اساسي مي گيرد و كداميك از درجات يك گام ارزش بيشتري دارند براي يك آوازخوان اهميت فوق العاده اي دارد چرا كه در مواقع مركب خواني، همين درجات گام و شناخت اساسي آنها كمك شاياني به خواننده خواهد نمود.

نت هاي با اهميّت در هر گام:

1- نت شاهد : نتي كه در نغمات و گوشه ها ، بيشتر از ساير نت ها به صدا در مي آيد و در واقع محور آن آهنگ است.

2- نت ايست:غير از نت تونيك (نت اصلي و نشان دهنده مايه آواز) براي فرودي موقت در نغمات و گوشه ها ، از ميان نت هاي گام، يك نت بيشتر جلوه نمايي مي كند كه به نت ايست معروف است.بعبارتي، نت ايست به نتي گويند كه پس از جلوه و خودنمايي نت شاهد، روي آن ايست مي كنيم. بعنوان مثال : درجه دوم گام شور ، نت ايست ابوعطا است(نيم فرود ابوعطا) ويا درجه سوم گام شور، نت ايست دشتي است(نيم فرود دشتي).

3- نت متغير : نتي است كه براي بيان احساسات دروني( حالات تأثر انگيز، شادي بخش و...) بطور موقت از حالت طبيعي خود خارج شده و تغيير مي يابد( قاعدتا" حدود يك ربع پرده) و دوباره به حالت نت اصلي بر مي گردد. براي مثال : در آواز دشتي است كه درجه پنجم گام شور موقتا" ربع پرده بالا و پايين ميرود تا بهتر حالات اندوه و غم انگيزي آواز دشتي را به شنونده برساند.

دانگ و رابطه آن با گام :

دانگ ترجمه كلمه تتراكورد(Tetracorde) است كه ريشه يوناني دارد( تترا = چهار ؛ كورد = رشته اي).

هر گام به دو تتراكورد(دانگ) تقسيم ميشود كه در بين دو دانگ يا در بين اين دو فاصله اي مساوي، يك فاصله پرده اي نيز بجا مي ماند كه قدما بدان فاصلة الاثقل مي گفتند.هر دانگ از چهار نت (صداي) پي در پي تشكيل ميشود كه حدود آن يك فاصله چهارم درست مي باشد.

درزمان قديم، گستره موسيقي ما وسازهاي موسيقي بيشتر از سه اكتاو(شش دانگ = 24 نت) نبود به استثناي سازي بنام «شهرود» كه ابن حوض مخترع آن بود. در آوازخواني هم، به خواننده اي كه داراي قدرت و تـُن صداي بيشتري بود و صدايش تمامي آبادي و روستاي محل سكونتش را در بر مي گرفت بطوريكه در جاي جاي آبادي ، مردم مي توانستند صدايش را بشنوند، شش دانگ خوان گفته ميشد. خوانندگان داراي قدرت صدايي كمتر از ششدانگ خوانان را چهاردانگ خوان و خوانندگاني با قدرت صدايي كمتر از چهاردانگ خوانان را دودانگ خوان مي گفتند.

امروزه به آوازخواني كه وسعت و گستره صدايش،24 نت (سه اكتاو) را در بر مي گيرد ششدانگ خوان گفته مي شود، بدينصورت كه صداي خواننده از اولين نت در بر گيرنده خود(نتي كه صداي خواننده از آن شروع ميشود) تا 24 نت برسد( بم- وسط - اوج). البته مرحله نهايي ششدانگ خواني آنست كه در دانگ ششم، آوازخوان از عهده تحويل شعر بطور مفهوم و انجام تحريرهاي متنوع به خوبي بر آيد.

حَبـّه :

در اصطلاح موسيقي يك ششم دانگ را گويند.قدما بر اساس تفهيم و درك خودشان، كل صدا را شش دانگ و هر دانگ را شش حبه مي دانستند.بر همين اساس ميتوان گفت كه فواصل نيم پرده اي در يك گام هر كدام يك حبه هستند كه مجموعا" هر گام داراي 12 حبه مي باشد و نهايتا" كل ششدانگ 24 حبه است . آواز خواني كه وسعت صدايي كمتر از ششدانگ و بيشتر از پنج دانگ دارد اصطلاحا" گفته ميشود گستره صداي وي پنج دانگ و

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: آوا رضایی , شعر , موسیقی , روزنامه , ,
تاریخ : یک شنبه 14 ارديبهشت 1393
بازدید : 452
نویسنده : آوا فتوحی

 
فریادهای روشن
خاموشند
پشتِ هر پنجره
هر باغچه
امروز
باد می شکند
دریچه ای را ..........



:: برچسب‌ها: آوا رضایی , شعر , موسیقی , روزنامه , ,
تاریخ : چهار شنبه 10 ارديبهشت 1393
بازدید : 578
نویسنده : آوا فتوحی

مشخصات صدای خوب

گرچه صدای خوب را نمی توان تعریف کرد ولی ما سعی داریم از لحاظ فیزیکی به آن بپردازیم:
از نظرفیزیکی هر صدا باید وسعت لازم را برای اجرای آواز ایرانی داشته باشد!یعنی از بم ترین
نت ها تا زیرترین نت ها که به طور معمول 15 نت متوالی میشود.یعنی سه اکتاو که میشود دو
گام کامل.واضافه براین بسیار بهتر است.برای اجرای آواز صدای معمول باید15 نت داشته باشد
اگر کمتر باشد در اجرای اهنگ وردیف به مشکل برمیخورد.وصدا به قول معروف جواب ندهد
اگر هم صدا به 18 نت برسد صداممتاز است.وهیچگاه به مشکل برنمیخورد.پس یکی وسعت صدا
ویکی شدت وضعف صداست.وجه دیگر رنگ شخصیت صداست که بخشی از کیفیت صداست.صافی
زلال بودن وبرعکس البته گاهی صدای خش دار هم زیباست!صدای خش دار اغلب نتهای بالا را
نمی تواند بخوان. ونکته چهارم تسلط بر صداست.وصدا باید حتما تربیت شود که دقیق بتوان بر ان مسلط
شد وان را تربیت کرد.وجه 5 صدا هم عطرصداست که مربوط به درون هنرمند است.(همان معنویت صدا)

 

 

 

مرکب خوانی = مُدگردی یا مُدولاسیون (Modulation ) :

علم و عمل ترکیب مقامها و مایه ها بوسیله ساز یا حنجره انسان به طریقه ای گوشنواز را مرکب نوازی یا مرکب خوانی گویند
( مرحله اعلای تسلط بر ردیف موسیقی )

انجام این عمل در طول سالیان متمادی و با پرداختن و ممارست و بکارگیری بیشتر این شگرد و ارائه تسلط و نکته دانی آن بدست می آید.



نکات ضروری برای انجام عمل مرکب خوانی بصورت صحیح :

1_ داشتن صدای توانمند :

خصوصیات یک صدای توانمند :
الف_ ژوست باشد.
ب_ صاحب صدا دارای گوش موسیقایی قوی باشد.
ج_ گستره صدای مناسب بحدی که آوازخوان حق
آواز را ادا کرده باشد.
د_ رعایت بهداشت حنجره ( از قبیل عدم اتخاذ مایه های نامطلوب که در توان صدای فرد نیست ؛
رژیم غذایی مناسب و پرهیزهایی که آوازخوان برای حفظ کیفیت صدای خود بایستی انجام دهد ؛ تنظیم ساعات خواب و ...)

2_ آشنایی تئوریک و علمی با گامها ، مقامها و گوشه های ردیف موسیقی :

اطلاعات کافی در مورد مقامها ، روابط گامهای موسیقی و اختلاف فواصل آنها با یکدیگر ،
اشتراک نتها در گوشه های مختلف و اصطلاحات علمی مرسوم میان موسیقیدانهای تئوریک.

3_ تسلط کامل بر ردیف موسیقی

4_ خلاقیت و نوآوری و دخالت دادن سلیقه در تلفیق گوشه ها با یکدیگر و جابجایی های مناسب

5_ توانایی و تکنیک لازم در اجرای هریک از دستگاهها و آوازها در مایه ها و کوک های مختلف

6_ آشنایی و آگاهی علمی و عملی با سازهای ایرانی:

بدین معنی که آوازخوان تا حدودی با نواختن یک ساز آشنایی کافی داشته باشد.

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: آوا رضایی , شعر , موسیقی , روزنامه , ,
تاریخ : چهار شنبه 10 ارديبهشت 1393
بازدید : 547
نویسنده : آوا فتوحی
  1. 1.   سن اموزش آواز و موسیقی

بهترین سن برای یادگیری اواز به صورت حرفه ای سن 12 سالگی هست!
وآموزش موسیقی هم 4-5 سالگی بسیار عالیست (موتزارت اهنگساز بزرگ المانی در سن
5 سالگی به صورت کاملا حرفه ای ویولون مینواخت)بهترین سن برای تعلیم گرفتن اواز
هم 12 سالگیست (این بدان معنا نیست که به عنوان مثال 20 سالگی دیر باشد)وآواز اصیل
ایرانی به چندین سال تمرین و پشتکار نیاز است(10 سال به بالا)

 

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: آوا رضایی , شعر , موسیقی , روزنامه , ,
تاریخ : چهار شنبه 10 ارديبهشت 1393
بازدید : 563
نویسنده : آوا فتوحی

 

پیشینه آواز در ایران

در فرهنگ‌ها مطلقِ صوت و صدا ذکر شده‌است، اما در موسیقی به معنی عام سرود، آهنگ و بانگ موزون زیر و بمی که از گلوی انسان و یا از سیم انواع سازها برآید، تعبیر شده‌است.
کی بود آواز زیر و بم از برای گوش بی حس و اصم

در بعضی از ردیف‌های موجود، از جمله ردیف مهدی قلی هدایت ، واژهٔ آواز در کنار گوشه‌های دیگر و به صورتی قرار گرفته که به نظر می‌رسد آواز، نام یک گوشه بوده‌است. البته در متون نظم و نثر گذشته واژه آواز به هر یک از دستگاه‌های موسیقی و شعب آن اطلاق و گاهی نیز معنای نواختن ار آن مستفاد می‌شد.
سرآینده‌ای این غزل ساز کرد دف و چنگ و نی را هم آواز کرد

زمانی آواز قبل از نام مقام‌ها و گوشه‌ها قرار می‌گرفت و چنان که از صفحات ضبط شده پیداست، آواز منصوری ، آواز حاجیانی ، آواز راک و… ثبت شده‌است.

در نخستین متن‌های تجلی این اصطلاح (آواز) نسخهٔ دستگاه ماهور است که در سال ۱۹۱۱. م توسط سالار معزز در لایپزیک چاپ شده‌است که در آن آواز بختیاری، آواز بیات ترک و … ثبت گردیده.

بعدها کلمهٔ دستگاه را به جای آواز برگزیدند و فرصت شیرازی نیز در این باره در بحورالالحان مطالبی عنوان نموده‌است.
مغنّی سحرگه به آواز رود بیاد آور آن خسروانی سرود
سر فراگوش من آورد و به آواز حزین گفت کای عشق شوریده من خوابت هست

امروزه علاوه بر معنای عام، معنای خاصی از واژهٔ آواز در موسیقی ایران ثبت شده و آن پنج آواز، افشاری، ابوعطا، بیات ترک، دشتی و بیات اصفهان است و این به آن معنا نیست که مجاز نباشیم بیات کرد را آواز بیات کرد بنامیم، زیرا بعضی تقسیم بندی‌ها به مناسبت ذوق و سلیقه یا به طور سماعی انجام گرفته و نه بر مبنای علمی.

آواز در موسیقی ایران وزن (میزانی) خاصی نیست و اجرای موزون آواز به ذوق و تخصص خواننده و نوازنده منوط و وابسته‌است. (وزن آواز در موسیقی ایران مقوله‌ای جداگانه‌است)

دیگر از خصوصیات آواز در موسیقی ایران، متد معین تحریر، نحوهٔ درآمد و فرود، اوج و حضیض، انتخاب شعر و ادای مفهوم صحیح واژه‌ها و رعایت تناسب حالات است. تناسب در آوازها موجب زیبایی در استماع است چه، آوازها دارای کیفیات گوناگونی هستند مانند آهستگی، بلندی، نرمی، سختی، جنبش، نشاط و…

آواز به معنی وزن هم ذکر شده در تعریف هزج آمده «آواز هفدهم از هفده بحر اصول». آواز را از لحاظ علمی می‌توان تسلسل «ملودی-مدل»ها در حول یک یا چند نت معین به نام شاهد نامید.

«از مهمترین مُهرنگاره های خنیاگری (:موسیقی) در جهان؛ باید از آنچه که در "چوغامیش" خوزستان برجای مانده، یاد کرد که در سالهای 1961-1966 میلادی، یافت شده است. این مهرنگاره 3400 ساله؛ سیمایی از بزم رامشگران را نشان میدهد. در این بزم باستانی، دسته ای خنیاگر(:نوازنده) دیده میشوند که هر کدام، به نواختن سازی سرگرم هستند. چگونگی نواختن و نشستن این رامشگران، نشان میدهد که آنها، نخستین دسته خنیاگران(:ارکستر) جهان هستند. در این گروه رامشگران، میبینیم که نوازنده ای "چنگ" و دیگری "شیپور" و آن دیگر "تنبک" مینوازد. چهارمین رامشگر در این میان، خواننده ای است که "آواز" میخواند.

 

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: آوا رضایی , شعر , موسیقی , روزنامه , ,
تاریخ : چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393
بازدید : 433
نویسنده : آوا فتوحی

رصد می کند خورشید

اندیشه اش را

آب

از برهنگی خود

                  در آینه

                          می تابد .

 



:: برچسب‌ها: آوا رضایی , شعر , موسیقی , روزنامه , ,
تاریخ : چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393
بازدید : 675
نویسنده : آوا فتوحی

دستگاه و آواز چیست؟

برای بسیاری از هنرآموزان در ابتدای کار این سوال مطرح میشود که مثلا چرا شور و ماهور و ..." دستگاه" و بیات اصفهان و دشتی و ... "آواز" نامیده میشوند .

برای توضیح این مسئله نخست باید بفهیم که اصولا دستگاهها چگونه از هم شناخته می شوند و چه فرقی با هم دارند .

برای آغاز دستگاه ماهور را در نظر بگیرید ، همانطور که برای نوازندگان تار و سه تار مرسوم است و می دانند پرده های ماهور در گام دو همگی بکار هستند ( یعنی ربع پرده و نیم پرده نیستند یا به عبارت دیگر سری و کرن و بمل و دیز نیستند ) ( البته نوازندگان ویلن و کمانچه معمولا ماهور ر یا سل می نوازند که به ترتیب دو دیز و فا دیز می شوند ) حال مهمترین مسئله ای که مایه تفاوت دستگاهی از دیگری می شود خارج شدن پرده ها از حالت بکار می باشد مثلا اگر در دستگاه " ماهور دو" یا به عبارت بهتر " گام دو" نت می کرن شود حالت ایجاد شده را آواز افشاری می نامند ولی اگر نت لا کرن و سی بمل شود حالت جدید را دستگاه شور می نامند یا اگر لا کرن و می بمل شود این حالت را آواز بیات اصفهان می نامند و ... .

توجه داشته باشید که این تغییر پرده ها فقط جنبه نظری ندارد و هنگام شنیدن حتی برای کسانی که آشنا به دستگاهها نیستند ، اینکه حداقل تغییری ایجاد شده واضح است به این صورت که مثلا هنگام شنیدن ماهور احساس شادی بیشتری نسبت به شور در انسان ایجاد می شود یا دستگاه چهارگاه احساس شکوه و عظمت بیشتری نسبت به مثلا دشتی که سوزناک تر است دارد . البته این قواعد هرگز کلی نیست و اصولا موسیقی چیزی نیست که استثنا نداشته باشد . مثلا آهنگ معروف " ای ایران " در دستگاه دشتی که عموما غم انگیز است توسط استاد روح الله خالقی تصنیف شده است که کاملا حماسی است و این مسئله به توانایی و ذوق و استعداد آهنگسازان دارد که بتوانند چنین هنر نمایی ها را انجام دهند والا میتوان گفت که 90% تصنیف های دشتی سوزناک هستند مثلا آهنگهای عارف قزوینی مانند " گریه کن " و " گریه را به مستی بهانه کردم " و آهنگهای مرتضی محجوبی مانند " کاروان " و " نوای نی " و آهنگ " آه سحر" از روح الله خالقی .

حال به بیان فرق دستگاه و آوازها می پردازیم :

اصولا آوازها زیر مجموعه دستگاه ها هستند یعنی آوازها از نظر پرده هایی که نواخته می شوند مانند آن دستگاهی هستند که جزو آن هستند یعنی مثلا ابوعطا در پرده های شور نواخته می شود فقط با این تفاوت که نت شاهد تغییر کرده است ولی هرگز نمی توان ماهور را در پرده های شور نواخت مگر در مرکب نوازی که یک گوشه دلکش ماهور منطبق برگوشه شهناز شور می شود .

تقسیم بندی بدین صورت است :

1- دستگاه ماهور
2- دستگاه شور شامل آوازهای دشتی ? ابوعطا ? افشاری ? بیات ترک

3- دستگاه همایون شامل دستگاه بیات اصفهان است .

4- دستگاه چهارگاه

5- دستگاه سه گاه
6- دستگاه نوا

7-دستگاه راست پنحگاه
دسته بندی فوق را استاد علی نقی وزیری بنا نموده اند ولی قدما بر هفت دستگاه و پنج آواز معتقدند بدین صورت که راست پنجگاه و نوا را نیز دستگاه جداگانه به شمار می آورند ولی نوا نیز دقیقا در پرده های شور و راست پنجگاه نیز در پرده های ماهور نواخته می شود که به این علت تقسیم بندی وزیری علمی تر به نظر می رسد .

البته عده ای نیز بر نظریه دوازده دستگاه معتقند چون واقعا اگر جنبه نظری را کنار بگذاریم دستگاه ها هنگام شنیدن کاملا تفاوت می کنند و دیگر اینکه برخلاف این تقسیم بندی ها بویژه در مورد دستگاه شور آوازهای آن کاملا متفاوت و گاهی شبیه دیگر دستگاه ها هستند مثلا بیات ترک بیشتر از اینکه شبیه شور باشد مانند ماهور است و افشاری شبیه نوا و تا حدی سه گاه می باشد .

نکته دیگر اینکه اصول مرکب نوازی دقیقا مبتنی بر آگاهی از همین مطالب دارد و کسانی که بر این موارد تسلط داشته باشند براحتی می توانند از هر دستگاهی به دستگاه دیگر تغییر مقام بدهند و از نظر علمی هیچ محدودیتی برای مرکب نوازی وجود ندارد هر چند که تا کنون این کار برای همه دستگاهها مرسوم ( یا به عبارت بهتر اختراع نشده است ) نشده است

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: آوا رضایی , شعر , موسیقی , روزنامه , ,

تعداد صفحات : 124
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 124 صفحه بعد


اگر که سن را عروس بدانیم و اندیشه را داماد این زفاف را اویی می شناسد که حافظ را بستاید (گوته)

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

RSS

Powered By
loxblog.Com